اسم با حرف ر - صفحه 2

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

روژبین/rož bin/

( به مجاز ) راهنما و هدایت کننده به روز و روشنایی، ( روژ = روز، بین = جزء پسین بعضی از کلمه های مرک ...


دختر

کردی، فارسی
راحل/rāhel/

کوچ کننده، نام مادر حضرت یوسف ( ع )، کوچ فرما، مهاجر


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
رخسانا/roxsānā/

مانند رخ، ( به مجاز ) زیبارو، [ ( رخ، سان ( پسوند شباهت )، ا ( پسوند نسبت ) ]، به معنی مانند رخ، ما ...


دختر

فارسی، یونانی

تاریخی و کهن
رشاد/rašād/

هدایت یافتن، رستگاری، به راه راست بودن


پسر، دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
رائین/rā’in/

نام سردار اردشیر دوم پادشاه ساسانی، دانا و خردمند، ( = رایین ) نام بلوک و قصبه ای است در جنوب شرقی ...


پسر

فارسی
روحبخش/ruh bakhš/

روان بخش، شادی آور، ( = روح افزا )، روح ( عربی ) + بخش ( فارسی ) مفرح، روح انگیز


دختر

فارسی، عربی
رزانا/razānā/

منسوب به رَزان، سنجیده شده، با وقار و آراسته، ( رَزان، ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی
رزان/razān/

باغ انگور، سنجیده و با وقار، تاکستان، ( در عربی ) سنجیده شده، با وقار و آراسته، به فتح ر، نعت فاعلی ...


دختر

فارسی

طبیعت
راد/rād/

جوانمرد، آزاده، دانا، حکیم، ( در قدیم )، بخشنده، سخاوتمند، خردمند


پسر

فارسی
رنا/ranā/

شاد شدن، خوشحال گردیدن، نشاط، شادمان گردیدن، چیزی که در وی نگرند از جهت خوبی و حسن آن، جمال


دختر

عربی
راتین/rātin/

رادترین، بخشنده ترین، صمغ درخت، دادگر و بخشنده ترین، نام یکی از سرداران اردشیر دوم پادشاه ساسانی


پسر

اوستایی، فارسی

تاریخی و کهن
رکسانه/roksāne/

رکسانا، روشنک، دختر دارا و همسر اسکندر، ( = رکسانا )، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر داراب و همسر اس ...


دختر

یونانی

تاریخی و کهن
رعد/raed/

آسمان غره، تندر، سوره سیزدهم قرآن کریم، ( در فیزیک ) صدای حاصل از تخلیه ی الکتریکی بین دو قطعه ابر ...


پسر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
ریان/riyān/

سیراب، شاداب، تر و تازه، سیراب ضد عطشان، شاخه های سبزِ نرم


پسر

عربی

تاریخی و کهن
رجا/rajā/

آرزو، امید، توقع، ( در قدیم ) امیدوار بودن، امیدواری، ( در عرفان ) امیدواری سالک به لطف خدا


دختر، پسر

عربی
رهان/rahān/

رهنده، رهاشونده، ( در عربی ) ( اَعلام ) نام پهلوانی در داستان سمک عیار، نام یکی از سرداران پارسی در ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
راحمه/rāheme/

رحم کننده، رحمت آورنده، ( مؤنث راحم ) به معنی رحمت آورنده و دل سوزاننده


دختر

عربی
روزانا/ruzānā/

روشنا، تابنده، زیبا، ( روزان، الف اسم ساز )، منسوب به روز، ( به مجاز ) تابنده و زیبا، ( روزان + الف ...


دختر

فارسی

طبیعت
روناهی/ronāhi/

روشنایی، تابناکی


دختر

کردی
رایین/rāi’n/

نام سردار اردشیر دوم پادشاه ساسانی، ( = رائین )


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
رافع/rāfe‛/

فرازنده، دادخواه، رساننده حدیث از حضرت رسول ( ص )، ( در قدیم ) رفع کننده، از میان برنده و نابود کنن ...


پسر، دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
رزینا/razinā/

بانوی با وقار، متین، موقر، خوش نظر، خو، ( رَزین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به رَزین، ـ رَزین، و، شی ...


دختر

فارسی، عربی
روبیتا/robitā/

بی نظیر، ( به مجاز ) زیباروی، مقلوب شده ی بیتارو


دختر

فارسی
رائیکا/rā’ikā/

پسندیده و دوست داشتنی


دختر

اوستایی
روسانا/rusānā/

مانند چهره، مثل رخ، ( رو، سان، الف اسم ساز ) مانند روی و چهره، ( رو + سان + الف اسم ساز ) به معنی م ...


دختر

عربی، فارسی
روهینا/ruhinā/

جنسی از پولاد قیمتی، ( در قدیم ) آهن و فولاد جوهردار، آهن گوهر دار، گوهر آهن


دختر

فارسی
رزوان/razvān/

باغبان بویژه نگهبان باغ انگور، ( = رَزبان )


پسر

فارسی
روشن دخت/r.-dokht/

دختر تابنده و شاد، ( روشن، دخت = دختر )، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

فارسی
روژهات/ruž hāt/

روز پرخیر و برکت و مبارک، روزِ آمد، روزها


پسر

کردی
رحاب/rohāb/

پرحوصله و صبور


دختر

عربی
رکن الدین/roknoddin/

پایه و اساس دین، ستون دین، ( اَعلام ) ) یوسف شاه دوم: ملقب به رکن الدین اتابک [، قمری]، ) رکن الدین ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
رامی/rāmi/

منسوب به رام، شاد و خوشحال، ( رام، ی ( پسوند نسبت ) )، ( رام + ی ( پسوند نسبت ) )، رامتین


پسر

فارسی
رادا/rādā/

مونث راد، بانوی بخشنده، دختر جوانمرد، ( راد، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به راد


دختر

فارسی
راما/rāmā/

منسوب به رام، مأنوس، موافق، ( اَعلام ) ( در اسطوره های هندی ) ششمین مظهر «ویشنو» /vichnou/، شاهزاده ...


دختر، پسر

سانسکریت
رشا/rašā/

بچه آهو، ( صورت تخفیف یافتۀ «رَشَأ» ) بچۀ آهو، بچه آهویی که همپای مادر راه می رود، آهوبره


دختر، پسر

عبری

طبیعت
راتا/rātā/

دهش، ( در اعلام ) فرشته ای است در ایران باستان، رادی، بخشندگی، سخاوت، بخشش، ( اَعلام ) ( در اوستایی ...


دختر

فارسی

مذهبی و قرآنی
راشده/rāšede/

راهنمایی شده، از گمراهی درآمده


دختر

عربی
رودین/rudin/

فرزند پسر، ( رود = فرزند به ویژه پسر، ین ( پسوند نسبت ) ) ( به مجاز ) فرزند پسر


پسر

فارسی
رویدا/rovaidā/

کسی که به آهستگی راه می رود، کسی که به آهستگی راه می رود و اصل آن رویداً می باشد


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
رویان/ruyān/

روینده، رویا، ( اَعلام ) ) بنا به روایات همان جائی است که آرش از آنجا تیر را به جانب مرز توران پرتا ...


دختر

فارسی
راز/rāz/

آنچه از دیگران پنهان نگاه داشته می شود، سِر، موضوعی یا مطلبی که از دیگران پوشیده و پنهان است، ( در ...


دختر

فارسی
راغب/rāqeb/

دارای میل و رغبت به چیزی یا کسی، مایل، خواهان، ( اَعلام ) حسن به ابن محمّد، راغب اصفهانی: [قرن و هج ...


پسر

عربی
رامینه/rāmine/

رام، رامین، طربناک


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
رتاج/retāj/

در بزرگ، دروازه، درِ بزرگ، درِ بزرگ که غالباً بندند و از درِ کوچکی که در آن تعبیه شده باشد، آمد و ر ...


دختر

عربی
رکسان/roksān/

رکسانا، نورانی، ( = رکسانا )


دختر

یونانی
روحا/ruhā/

جان، روان، ( روح = جان، نفس، الف ( اسم ساز ) )، منسوب به جان و روان


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
رانا/rānā/

سیب دانه دار، انار، ( لاتینی، Granatum ) سیب دانه دار، در برخی منابع انار، مصحف رایای انار


دختر

لاتین، یونانی
رافعه/rāfe‛e/

مؤنث رافع بالا برنده، اوج دهنده، ( مؤنث رافع )، رفع کننده، از میان برنده و نابود کننده، دادخواه و ش ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
رأفت/ra’fat/

نرم خویی، مهربانی، نرم خوئی، شفقت


دختر

عربی
رویین/ruiyn/

محکم، استوار، ( به مجاز ) سخت و محکم، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) پسر پیران ویسه که در جنگ یازده رخ ب ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
رهی/rahi/

غلام، بنده، چاکر


پسر

پهلوی، فارسی
ریرا/rirā/

هشدار، هان، بیدارباش، به هوش باش، نام پرنده ای کوچک شبیه به گنجشک، نام زنِ تیزهوش و کاردان، نام یکی ...


دختر

مازندرانی، فارسی
ریژین/rižin/

هوش


دختر

کردی
راشا/rāšā/

سرسبز، خرّم و با طراوت، راه شادی، ( راش = گیاهی درختی، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به راش، راهِ شادی، ...


دختر، پسر

فارسی
روژیتا/rožitā/

مثل روز، روشن، زیبا، ( روژ = روز، تا = مثل و مانند )، مانند روز، روشن و درخشان


دختر

کردی، فارسی
راوش/rāvaš/

مشتری، ( = زاوش و زواش ) به معنی مشتری، [این کلمه اصلاً یونانی می باشد و از « زوس »zeus ( خدای بزرگ ...


پسر، دختر

یونانی، فارسی
رامک/rāmak/

فرمانبردار، اهلی، ( رام، ک ( تصغیر ) )، مصغر رام، ( رام +ک ( تصغیر ) )


پسر، دختر

فارسی
رامیا/rāmiyā/

زیبا و با طراوت، [رامی = نوعی گل، ( در عربی ) ثیل سیام، ی ( پسوند نسبت ) ]، منسوب به رامی ( گل )


دختر

فارسی
راغده/rāqede/

مونث راغد، زنی که زندگانی خوش دارد، ( مؤنث راغد )، [راغد به معنی زندگی خوش و وسیع است]، راغده به مع ...


دختر

عربی
روژانو/ružānu/

روز نو، روز تازه، آفتاب تازه سر زده


دختر

کردی
رازاوه/rāzāve/

آراسته شده، ( کردی، rāzāwa ) آراسته شده


دختر، پسر

کردی
رزی/rozi/

منسوب به رز، نام یک گل، ( رز، ی ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی، فرانسوی

گل
ریانا/riyānā/

منسوب به ریان، شاداب تر، تازه، ( ریان، ا ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی، عربی
روجیار/rujyār/

روزگار، آفتاب، ( کردی، rujyār )، ن، ک، روژیار، آفتاب + ن ک روژیار


دختر، پسر

کردی
روناس/ru(o)nās/

نام یک گیاه، ( در گیاهی ) گیاهی علفی، پایا و خودرو از خانواده ی روناس که از ریشه و غده ی زیرزمینیِ ...


دختر

فارسی

طبیعت
رخشانه/rakhšāne/

رخشان، نورانی، تابان


دختر

فارسی
رزمینا/razminā/

باغ بلورین، ( به مجاز ) زیبارو، باغ گل مینا


دختر

فارسی
راسم/rāsem/

آب روان، ( صفت از رسم ) رسم کننده، نقش کننده


پسر

عربی
رزگل/roz gol/

گلِ رز، رز


دختر

فارسی، فرانسوی

طبیعت، گل
رامیاد/rāmyād/

مطیع، بنده و دوستدار اهورامزدا، از واژه های ایران باستان به معنی بنده و دوستدار اهورامزدا، زامیاد، ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
رهاد/rahād/

مسافر، سیاح، جهانگرد


پسر

فارسی

هنری
رادبه/rād beh/

بهترین جوانمرد، آزاده و بخشنده ی بهتر، ( راد، به = بهتر )، روی هم به معنی بهترین جوانمرد، ( راد + ب ...


پسر

فارسی
رازی/rāzi/

منسوب به ری، اهل ری، ( اَعلام ) ) ابوبکر محمّد ابن زکریای رازی: [، قمری] پزشک، فیلسوف، شیمیدان و فی ...


پسر

فارسی
رازدار/rāz dār/

کسی که رازی را حفظ می کند، رازبان، رازنگه دار، سِرنگه دار، کسی که رازی دارد، دارای راز، آن که اسرار ...


پسر

فارسی
راسخ/rasekh/

برقرار، استوار، پابرجا


پسر

عربی
راضی/razi/

خشنود، قانع


پسر

عربی
رام/rām/

مأنوس، موافق، سازگار، شاد و خوشحال، نام روز بیست و یکم از هر ماه خورشیدی در ایران قدیم، خوگیر، الفت ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
راوی/rāvi/

نقل کننده ی حدیث و حکایت، ( در قدیم ) آن که شعر شاعری را در بارگاه حاکمان یا در بازار برای مردم می ...


پسر

عربی
رایحه/rāyehe/

بوی خوش، بوی خوب، بو


دختر

عربی
رخسار/rokhsar/

چهره، صورت، گونه


دختر

فارسی
ردا/rada/

عقل یا خرد، به کسر ر، چادر، رو انداز، در اصطلاحات رزمی شمشیر یا کمان، همچنین عقل یا خرد


دختر

عربی
رزین/razin/

محکم، استوار، متین، باوقار، ساکت، آرام، موقر، سنگین، خوش نظر، خوش فکر، نیک رأی، ( اَعلام ) نام دو ر ...


دختر، پسر

عربی
رقیب/raqib/

آن که می کوشد در به دست آوردن امتیازی، از یک یا چند نفر پیشی بگیرد، آن که با یک یا چند نفر درباره ی ...


پسر

عربی
رمان/roman/

انار


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
رمزی/ramzi/

منسوب به رمز، به صورت رمز، نهانی، پوشیده، ( اَعلام ) ) شیخ محمّد هادی رمزی کاشانی: شاعر [قرن هجری]، ...


پسر

فارسی، عربی
رهنما/rahnamā/

راه نما، بلد راه، دلیل


پسر

فارسی
روا/ravā/

جایز، لایق، سزاوار، شایسته، [اگر به کسر «ر» ( رِوا ) خوانده شود به معنی بارداری، برومندی، فراوانی و ...


دختر

فارسی
روانبخش/ravan-bakhsh/

روح بخش، جان بخش، از صفات پروردگار


پسر

فارسی
روزافزون

آنچه روز به روز بر آن افزوده می شود، روز به روز پیشرفت کننده، نام دختر کانون، سپهسالار ماچین در داس ...


دختر

فارسی
روزگار/rozegar/

ایام، زمان


پسر

فارسی
ریو

ریونیز، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در زمان کیخسرو پادشاه کیانی، و داماد طوس سپهسالار ای ...


پسر

فارسی
رابحه/rabehe/

با سود، سود آور


دختر

عربی
رای مند/raymand/

صاحب نظر و دانا


پسر

فارسی
رستین/rastin/

نجات و رهایی بخش


پسر

سانسکریت
رشتاک/raštāk/

رستاک، شاخه ای که از بیخ درخت بر آمده، ( = رستاک )، شاخه ای که از بیخ درخت بر آمده و راست رسته باشد


پسر

فارسی
رضوا/razvā/

نام یک کوه، ( منسوب به رَضوی ) نام کوهی میانِ مدینه و ینبع در جزیرةالعرب


دختر

عربی
رنان/rannān/

پر سرو صدا، پرطنین، طنین انداز


دختر

عربی
رهبان/rahbān/

محافظ راه، نگهبان راه، ( به مجاز ) راهنما، [اگر رهبان ( عربی ) باشد به معنی آن که در ترس از خدا مبا ...


پسر

فارسی
رهوا/rahva/

آرام گرفتن


پسر

عربی
رائ ف/raef/

بسیار مهربان


پسر

عربی



انتخاب نوع اسم

انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسماسم پسر با راسم دختر با ر