پیشنهادهای غزال سرخ (١,٢٩٢)
چن [اسم خاص مردانه چینی، کره ای]
یسپرسن ( اسم خانوادگی اسکاندیناویایی ) به نقل از ویکیپدیای انگلیسی: Jespersen is a Danish and Norwegian patronymic surname
به نقل از هزاره: ( برای جسد مرده، استخوان مرده ) دخمه، سرداب، استودان
به نقل از هزاره: ( محاوره ) هشیار، بهوش، با حواسِ جمع
به نقل از هزاره: به طور متوسط روی هم رفته،
غول را به درون چراغ جادو برگرداندن
به نقل از هزاره: زمین نیمه بایر زمین نیمه کشاورزی زمین کم محصول
حاشیه نگاری ها به نقل از هزاره: حواشی
. The Gaelic name was derived from the word "flann, " which means red or ruddy فلانَگن ( اسم اسکاتلندی )
با این فرض که با فرض این که به فرض این که
به نقل از هزاره: به طور متوسط روی هم رفته،
bounded محدود محصور
استعمارزدایی کردن
سالزبری
به نقل از مک میلان دیکشنری: to be wanted by a lot of people مثال: . Our software is in demand all over the world به نقل از هزاره: خواهان داشتن، خری ...
به نقل از هزاره: 1. ( نظامی، در جمع ) مانور، رزمایش، نمایش رزمی؛ مشق 2. ( مجازی ) مانور، حرکت ماهرانه؛ تمهید، نقشه، تدبیر، شگرد، ترفند؛ حیله 3. ( نظا ...
به نقل از هزاره: 1. بی شرمانه، بی خجالت، وقیحانه، بی پروا؛ بی پرده 2. بدون خجالت، راحت، بی دغدغه
به نقل از هزاره: ( تلویزیون ) متن رسان
فقیر و فنی مرفه و فقیر
ماشین های توزیع شیر به نقل از هزاره: ( در بریتانیا ) وانتِ شیر
به نقل از هزاره: حداکثر کوشش خود را برای . . . کردن نهایت سعی خود را کردن که. . . خود را به آب و آتش زدن که
به ظرافت تمام با پیچیدگی تمام
فصل پررونقِ سفر
اتوبوس برقی تراموا
لرزان پرجنب وجوش
equipment جمع بسته نمی شود و s نمی گیرد، بنابراین equipments غلط است. protective equipment را هم بهتر است به تجهیزات ایمنی برگرداند
پایین ترین نقطه
بازرسی بدنی
به دفتر رسیدن
همچنانکه پیشتر ذکر شد
خدمات کفن و دفن
be/mean everything ( to somebody ) From Longman Dictionary of Contemporary English be/mean everything ( to somebody ) to be the most important thing ...
British English spoken used to say that you are very hungry or thirsty and want a particular food or drink خوردن پیتزا یکجا این اصطلاح در زمانی به کا ...
it is or was necessary or unavoidable ضروری است لازم است گریزناپذیر است مثال: "if needs must, they will eat any food" اگر لازم باشد، آنها هر غذایی ...
در فارسی می گوییم: به سرعت باد
آب سالم
فرحبخش
cause someone to start doing something, especially laughing or talking کسی را به آغاز کاری برانگیختن کسی را به حرف کشاندن یا به خنده و گریه انداختن
تمرینِ کارگاهی
فقرا بینوایان به نقل از میریام وبستر: poor people مثال: . He gave money to the poor
به نقل از هزاره: به هیچ وجه من الوجوه به هیچ طریقی
به سرعت در حال رشد
بخت به تو رو می کند بخت با تو یار می شود شانس می آوری
make by the most important managers از جانب مهم ترین مدیران بودن از جانب بالاترین رده ی سازمان/شرکت/نهاد/ بودن متعلق به بالاترین رده بودن
. draw up a list of items to be discussed at a meeting "the council had set the agenda for the forthcoming summit" دستورکار داشتن
[با خبرنگاران] مصاحبه انجام دادن مصاحبه شدن [از سوی خبرنگار]
a distillery or place where the distilling process takes place محل تقطیر شراب جایی که تقطیر شراب در آن اتفاق می افتد
بریتانیا [ محاوره ای] انگلستان [محاوره ای] Blighty" is a British English slang term for Great Britain or often specifically England
From Longman Business Dictionary roll off something phrasal verb [transitive] roll off the production line/presses etc to be made or printed in a ...
A clothing line is a collection of garments on a theme, or for a particular season. It could be for a limited time, and will . change. It is a subs ...