پیشنهاد‌های غزال سرخ (١,٢٩٢)

خلاصه نویس ها

دردسرساز مشکل ساز

به نقل از فرهنگ پویا: کار درست راه مطمئن معامله ی خوب

یارانه سوبسید اعانه کمک هزینه

معنای اصطلاحی: the set of nongenetic traits, qualities, or features that characterize a person or thing مجموعه ویژگی های یک شخص یا چیز شحصیت شاخصه

به نقل از: Oxford Languages a topic or issue that is highly charged emotionally or politically مثال: "the hot - button issue of nuclear waste dispos ...

بالطبع بنا به طبیعت طبیعتاً از روی طبع

مکافات

به نقل از هزاره: پشیزی ارزش قائل نشدن برای هیچ اهمیتی ندادن به

To push something to its limits means to test it as far as it will go When you "push something to the limit", you make it work as hard as it can; of ...

سیاست لبه پرتگاه سیاست بازی با آتش خطرپذیری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نقل از فرهنگ هزاره

در میانه ی. . در میانِ

ایمیل ورودی ایمیل وارده نامه ورودی نامه وارده

به نتیجه رسیدن

فوکو

آغوش تنگ آغوش محکم آغوش سفت و محکم

همچنانکه پیشتر گفته شد

به همین سیاق، به همین روش، به همین شیوه،

غریبه بیگانه ناآشنا

خرت وپرت خریده ریز

گروه زندانیان

بئاتریس بئاتریچه "بیچه" دی فولکو پورتیناری ( به ایتالیایی: Beatrice "Bice" di Folco Portinari ) ، ( زادهٔ ۱۲۶۶ - درگذشته ۱۲۹۰ میلادی ) ، زنی از اهالی ...

fill ( someone ) with anxiety . he letter consternated me and flung me into a depression

دلالتگر دلالت کننده

در نظر گرفتن به عنوانِ فرض کردن به مثابه تصور کردن به مثابه

به نقل از هزاره: مته ی بادی

به نقل از هزاره: [پیراهن] یقه بلند

به نقل از هزاره: قصدی نداشتن منظور بدی نداشتن غرض و مرضی نداشتن

به نقل از مک میلان: an idea that shows great intelligence ایده ی خوب فکر بکر

به نقل از هزاره: ( در آمریکا، عامیانه ) ماشینِ تقویت شده

به نقل از میریام وبستر: ( completely different from ( something مثال: This small village is a world away from the hustle and bustle of the city سرا ...

به نقل از هزاره: چیزی را شکافتن چیزی را قطع کردن توی چیزی فرو رفتن

به نقل از هزاره: رضایتبخش نبودن ارضاکننده نبودن قانع کننده نبودن

به نقل از The Free Dictionary: To fail; to be ruined or destroyed; to be squandered or wastefully discarded مثال ها: . My father's company is now go ...

روا مناسب

به نقل از هزاره: 1. ( کالبدشناسی ) ستون فقرات، تیره ی پشت؛ ( مجازی ) ستون ( فقرات ) ، استخوان بندی، مایه ی استواری 2. ( مجازی ) بنیه، توان، استواری، ...

INFORMAL abandon someone. "it seems Jack's run out on her and the three children" ترک کردنِ ( کسی ) ول کردنِ ( کسی )

assets set aside for the generation of profit or other benefit in the future ذخیره پس انداز امیدِ اقتصادی آینده

به نقل از هزاره: خاطرجمع که، خاطرآسوده که. . .

( در ایده یا کار یا مؤفقیتی ) سهم داشتن ( در ایده یا کتر یا مؤفقیتی ) نقش داشتن

بغتتاً دفعتاً آنی

نقطه عزیمت

قفانگرانه گذشته نگرانه با نگاهی به گذشته پس نگرانه با قفانگری با گذشته نگری با پس نگری

به نقل از ویکیپدیا: The state of the art refers to the highest level of general development, as of a device, technique, or scientific field achieved ...

A person that is overweight or higher than normal percetange of fat in the body چاق و چله خیکی خپله خپل کُپل

1. a person or thing vital to an enterprise or organization. "nurses are the linchpin of the National Health Service" 2. a pin passed through the ...

برگه کنترل داده ها برگه بازبینی

به نقل از مک میلیان: to look at someone for so long that they have to look away به همدیگر خیره شدن و یکدیگر را از رو بردن در مقابل هم کم نیاوردن در ...

به نقل از آکسفورد: equip ( something ) with measuring instruments مثال: engineers have instrumented rockets to study the upper atmosphere مجهز به ابز ...

hot rod به نقل از هزاره: ( در آمریکا، عامیانه ) ماشینِ تقویت شده