پیشنهاد‌های آریا بهداروند (٢,٢٦٧)

مار ملیک*مارملک* در زبان لری بختیاری به معنی مارمولک *مار می لیک* می::داخل. درون لیک::سوراخی در دیوار یا کوه ماری که در ون سوراخ است Mar mi lik

در زبان لری بختیاری به معنی تکان خوردن. جنب وجوش Jom jila

در زبان لری بختیاری به معنی تکان خورد. جابجا شد jomest

در زبان لری بختیاری به معنی ابوذر Avozar

در زبان لری بختیاری به معنی اینقدر. آنقدر Iqodar

در زبان لری بختیاری به معنی همان. همان است Hamone

در زبان لری بختیاری به معنی خریدم Kerim

در زبان لری بختیاری به معنی نرفتم Narah dom

در زبان لری بختیاری به معنی رخ::رخت خو::خواب رختخواب Rak kave

در زبان لری بختیاری به معنی تب خال Tav kal

در زبان لری بختیاری به معنی تب خال خوو::خواب فیچ::برجسته. جهش. رشد خالی که در اثر تب کردن در خواب رشد می کند Kav fich

در زبان لری بختیاری همان تودارون است کسانی که خانه های زیادی دارند تو::خانه . اتاق To daron

در زبان لری بختیاری به معنی مرز باغ. مرز زمین Somon

در زبان لری بختیاری به معنی خشتک Minjat

در زبان لری بختیاری به معنی استخوان Ostekon

در زبان لری بختیاری به معنی زبان Zoon

در زبان لری بختیاری به معنی آمد Oved

در زبان لری بختیاری به معنی با تو هستم Va to nom

در زبان لری بختیاری به معنی با تو نیستم Va to ne

در زبان لری بختیاری به معنی یک دم. یک لحظه Ea da mov

در زبان لری بختیاری به معنی پخمه. دست و پا چلفتی Be dase pa

شکرته::در زبان لری بختیاری به قسمتی از محصول که در زمین نسبتا کوچک رشد بهتری نسبت به سایر محصول داشته می گویند Seh kerth

نام پسر در زبان لری بختیاری به معنی شاهین Shain

طایفه ای از ایل بهداروند در شوشتر. مسجدسلیمان. ایذه said lorzeni

در زبان لری بختیاری به معنی شطرنج شرط برنده شدن در رنج کشیدن است شرطنج*شرط رنج* Shart ranj

در زبان لری بختیاری به معنی دوختن Dozis

در زبان لری بختیاری به معنی گاوباز. گاوپرست. به مردم کاولی. که از هند آمده اند می گویند goobaz

در کتاب اوستا به معنی دختر Dooghzar در پهلوی دوخت

در زبان لری بختیاری به معنی زندگی زنده ::زنده ایی::هستی

در زبان لری بختیاری به معنی سبکسر Feqer

در زبان لری بختیاری به معنی موقع Har fak

در زبان لری بختیاری به معنی غذای پر آب Fer tenak

در زبان لری بختیاری به معنی گود Qil

در زبان لری بختیاری به معنی خیزران. خیزرون qae zaro

در زبان لری بختیاری به معنی غرش qiresht

در زبان لری بختیاری به معنی اندازه qaea

در زبان لری بختیاری به معنی دسته. ساقه. قاب qavdeh

در زبان لری بختیاری به معنی در رفتن. فرار کردن. Felenges tan

در زبان لری بختیاری به معنی می گذاری او را Helix هیلیس کارانه کنه::می گذاری او کارها را انجام دهد هیلیس ره::بگذار او برود

در زبان لری بختیاری به معنی درمان Darmon

در زبان لری بختیاری به معنی درمانی. دارویی برای درد Darmoni

در زبان لری بختیاری به معنی نکن پدرم*با بچه هستند* Nako bavm

در زبان لری بختیاری به معنی یک چیزی بگویم Ea chi begvm

در زبان لری بختیاری به معنی سعی ات Sahet

در زبان لری بختیاری به معنی خوشبخت وخت::بخت. وقت یعنی در همه وقت خوش باشی Xosh vaqt

در زبان لری بختیاری به معنی چپ ::چپه شدن. واژگون شدن ری::رو. صورت. برعکس Chaperi

در زبان لری بختیاری به معنی کسی که درست راه نمی رود. Chapxal

در زبان لری بختیاری به معنی برعکس پوشیدن لباس Chap cho vaseh

در زبان لری بختیاری به معنی دل و قلوه Del qol

در زبان لری بختیاری به معنی بحث و جدل. Sarkaleh