پیشنهاد‌های آریا بهداروند (٢,٢٦٧)

میر برات نتیجه ی میر شمس الدین خان پسر تاج الدین امیر قنبر پسر امیر رستم خان آقاسی پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان پسر خلیل خان ایل بیگی بختیار ...

در زبان لری بختیاری به معنی ماندنی*همیشگی* مهنی::می مانی مهنه::می ماند بمهن::بمان مهنا اسمی مردانه در بین ایل لر بختیاری روستای مهنا در شهر بختیار ...

معنی در زبان لری بختیاری ::دوره آن سنگ ، در معابد یک سنگ بزرگ در وسط آن قرار داشته درو::دوره ان::آن تاش::سنگ اگر ما کلمه تاش را تش فرض کنیم مع ...

نام دختر در زبان لری بختیاری به معنی شاهی::شاهین جان::دوست داشتنی

در زبان لری بختیاری به معنی چه کسانی کیا وین بی::چه کسانی آمده بودند Kea

با سلام خدمت شما بزرگواران تاریخ مکتوب طوایف قوم لر با شروع حکومت ایل لر شول بر کل منطقه لر نشین شروع شده است و قبل از آن به دلیل حمله اسکندر مقدونی ...

طایفه شیخ احمد بلد از ایل بختیاروند ساکن در مسجدسلیمان. اهواز . فولادشهر . چهارمحال و بختیاری

بم::بهمن. بمن بهمن نام پادشاه ساسانی

همان کلمه آقا است ریشه آتا:::؛*آکا. هکا. هخا. کا. کاک** هخامنش::بزرگ منش. پدر بزرگ هخامنش :::هکامنش، آکامنش آکا::آقا. آتا. کا. کاک در زبان لر ...

( احمد. محمد علی. غلام. صالح . اسحاق. محمد صالح ) پسران حاجی اسفندیار پسر کی جمال الدین پسر عبدالعزیز خان پسر تاج الدین امیر قنبر *تاجمیر خان*پسر کلا ...

در زبان لری بختیاری به معنی گزیدن. نیش زدن gash ten

روستای دوستی در شهر اندیکا مسجدسلیمان

کلمه ای غربی به معنی آیت الدین:: نشانه ی دین

منطقه لادرازی چغاسور در دهستان جهانگیری مسجدسلیمان محل سکونت طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند

بداغ خان چگنی از ایل لر او تمام مدعیان شاه عباس صفوی را از بین برد و او را بر تخت نشاند فرزندان او سالها در خراسان حاکم بودند به جنگجویان بداغ خان ...

در زبان لری بختیاری به معنی گن:: گویند . گفتن آواد::آباد گنآواد::گفتن آباد gon avade گن::گهدن. گوهدن

طایفه بردی ایل عالی جمالی ایل بختیاروند *بهداروند * ساکن لالی. مسجدسلیمان . شوشتر

آلبو::کلمه ایی لری بختیاری به معنی ::ایل پدر. آل::ایل. طایفه بو::پدر

نام پسر در زبان لری بختیاری به معنی خدا به ما رحم کرد و پسری به ما داد

علفی خود رو در مناطق گرمسیر لر بختیاری

در زبان لری بختیاری به معنی جواد. javat

نام قومی آریایی بود که در منطقه ای به همین نام در سیبری روسیه زندگی می کند از اقوام اولانی *آلانی، آلبانی *

در زبان لری بختیاری به معنی قشقرق Qer qe sh h

در زبان لری بختیاری به معنی سگ قوم ماساژت*ماساگت. ماساگوت. ماساکوت* از اقوام سکایی*سگستانی*

چوبر کلمه ای در زبان لری بختیاری به معنی چوب بر ( درخت کن ) در زمان سلسله صفوی سربازانی از طوایف از ایل بزرگ بختیاروند در جنگ های ایران و عثمانی ...

ایل دورکی بختیاری قوم لر شهرک دزک بختیاری روستای درک آباد روستای دزک بازفت دورکی*دورقی*

تیره حسام الدینی طایفه مال احمدی ایل منجزی بهداروند

در زبان لری بختیاری به معنی هستم

در زبان لری بختیاری به معنی خنده Handeh

در زبان لری بختیاری به معنی نصف. نیم Qal

در زبان لری بختیاری به معنی صدا، بانگ

در زبان لری بختیاری به معنی گریه بچه. بهانه گرفتن. Neqeh

در زبان لری بختیاری به معنی تشک Do shak

در زبان لری بختیاری به معنی نامدار. مشهور Nomdar

در زبان لری بختیاری به معنی خانه ای که در گودال می سازند . تو::خانه. اتاق Tochal

در زبان لری بختیاری به معنی بیرون از در . بیرون از خانه Beh dar

نام پسر در زبان لری بختیاری به معنی ::شهرام

بر آفتاب *بر فتان. برافتو*در زبان لری بختیاری به ( بر::روبرو . . جایی روبروی آفتاب. جایی آفتاب گیر ) طایفه بر آفتاب در ایلام روستای برفتان در بخش ...

کورا*کر*رودی در جمهوری آذربایجان کورا::کوروش کر::در زبان لری پسر در زبان لری به کوروش . کروش می گویند

کلمه ناکوت به زبا لری بختیاری می شود::از بین رفتن. پاره شدن پیرنوم ناکوت اویی ( پیراهن من پاره شده است )

در زبان لری بختیاری به معنی کتک زدن. زدن. Nakot

در زبان لری به کباب، کواو می گویند

طایفه علی صالح ایل عالی جمالی ایل بختیاروند *بهداروند *

بهبهون *بهبهان * در زبان لری بختیاری ::به معنی به::بهداروند بهون ::بهترین خانه بهبهون ::بهترین خانه بهداروند ها*بختیاروند * ایل های بهمئی. طیبی. ...

در زبان لری بختیاری به معنی خواست

در زبان لری بختیاری به معنی آن ور. آن طرف. خارج. بیرون Ovar وست اوور هوش::افتاد بیرون از حیاط Vas ovare havsh

در زبان لری بختیاری به معنی سمور Semor

در زبان لری بختیاری به معنی شربت Sharvat

در زبان لری بختیاری به معنی قباد. qavat