تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

ستون اصلی ، مبنا،

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی شراب از نوع اسکاچ ملایم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

اقتصاد : توازن قدرت خرید ، نظریه اقتصادی نوین که میزان تعادل نرخ یک کالا را بین دو کشور با نسبت قیمت ارز آنها را می سنجد .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

قورت داده شده . سر کشیده شده است ( نوشیدنی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ریاضی :فِلِش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

نرخ - میزان ( بیکاری ، فقر و . . . ) ( فیزیک ) : تقاطع خط با چیزی دیگر ؛ مثلا پرتو نور با خط سطحی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

randomized control trial آزمایش کنترل تصادفی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

عصبانیت بیش از حد - خشم و کج خلقی tantrum angry outburst

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اوستروژن ، یکی از هورمون های ترشح شده درون رحمی است که کلیه خصوصیات جنسیتی زن را کنترل می کند و همچنین چرخه باروری در زمان اماده سازی رحم برای حاملگی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

سرطان : غیر فعال، نهفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در اقتصاد : آدم مال اندیش و صرفه جو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قطعه پول، مقداری پول ( اشاره به ماهیت فیزیکی پول ندارد، بلکه منظور همان چیزی که در معاملات شرکت می کند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

cast: بازیگیری کردن و recast: مجدداً بازنویسی فیلم نامه و یا تعویض نقش یک بازیگر

پیشنهاد
١

یکی از بازیگران اصلی در سریال ارباب حلقه ها - حلقه های قدرت - در نقش برینوین می باشد. 2020

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( دستور زبان ) : گروه قیدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تطبیق دهنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر قابل توصیف - ناگفتنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قرآن: کصیب من السماء:مانند رگباری از آسمان. . . :like a cloudburst out of heaven

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

jump on the gold bandwagon:به مشتاقان طلا پیوستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

a bout of nerves: دوره ای از استرس

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیستم طبقه بندی، دسته بندی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

{نوشتار}:تکه های کاغذ برای گردآوری یک تحقیق یا نوشتن دایره المعارف

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دید زدن زیرچشمی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

حقوق: ماده، بندی که به اصل قانون اضافه می گردد. They have added/deleted/amended a clause in the contract which says the company can make people redu ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Controlled Substances Act : مصوبات مربوط به داروهای اعتیادآور

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خواب ناز

پیشنهاد
٠

قوانین بنیادی طبیعت

پیشنهاد
٠

clear outv. 1. To empty something of its contents or occupants: We cleared the living room out and turned it into a dance floor. Emergency crews c ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مترادف عامیانه : Marbles به صورت جمع به کنایه از صحت و تندرستی فرد دارد. /persons who are born without all their marbles — Arthur Miller

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

anticipatory pleasure ( wanting ) , consummatory pleasure ( liking ) ,

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در یک چشم به هم زدن: He dashed away toward the WC. یهویی رفتن، یهویی ناپدید شدن، مثل برق از . . . گذشتن.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چند تا از هم معنی های انهدونیا، رخوت: affective blunting", "restricted range of affect", "emotional numbing", and "flat affect",

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

pigment: رنگدانه co. pigment: یکی از گروههای مواد بی رنگ یا کم رنگ ( به عنوان تانن ها و آنتوگزانتین های خاص ) که با ترکیب شدن با آنتوسیانین ها بر رنگ ...

پیشنهاد
١

Hassan is the neatest person I've ever met, even his shoes are clean. فقط یک صفت ساده به معنای تمیز و آراسته و خوش تیپه Amir - Ali is a neat person ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سمندر آبی - سمندر لرستانی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تبلیغات پنهان اساساً شامل قرار دادن محصولات در فیلم یا برنامه های تلویزیونی است به گونه ای که مخاطب متوجه نشود که برند از آن به عنوان رسانه ای برای ت ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به همراه فعل pay می آید: pay homage : پاسداشت و بزرگداشت، تکریم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You feel a rush of confidence and energy شما احساس هجوم اعتماد به نفس و انرژی دارید.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Beat out اغلب برای نواختن وسایل کوبه ای به کار میره. If you beat out sounds on a drum or similar instrument, you make the sounds by hitting the inst ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جناب Farhad ممنون از وقتی که گذاشتید بابت توضیح بیشتر. .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

لغت اشتباه. . collar درسته به معنی یقه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Although I won the game, it was nerve - wracking at the begginning. اگر چه موفق شدم بازی را ببرم، ولی ابتدای بازی برایم اضطراب آور بود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی کنائی: روزگار سیاه شدن. دچار دردسر شدن. بیشتر در اخبار به وضعیت دولت یا شرکت هایی که دچار دردسر می شن خطاب می شه. The government is in deep wa ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی کنایی. :در هچل افتادن ، دچار مخمصه شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی خنجر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی: چشمک با ناز و عشوه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

The money you sent me is barely enough for food, let alone the university expenses. پولی که برام فرستادی کفاف غذا رو نمیده، هزینه دانشگاه که جای خ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مابقی غیر وصیت شده از املاک و دارایی که به سایر اعضای غیر ذکر شده در وصیت نامه تقسیم می شود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

از روی زمینه جمله باید بدانید که یک کاری با سرعت باید انجام شود. مثلا سریع نوشتن یا سریع رفتن/آمدن، در ترجمه باید مفهوم به سرعت را القا کنیم. He das ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

From Emma by Jane Austen Emma Woodhouse. . . with a comfortable home and happy disposition seemd to unite some of the best blessings of existance. ا ...