تاریخ
١ ماه پیش
متن
He gave me a reluctant assistance.
دیدگاه
٠

به من منشی دادند که با ناخواستگی اورده بودند.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Our plane hobbled through the cloud cluster.
دیدگاه
٠

هواپیمای ما از دسته ای از ابرها عبور کرد.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
They clustered soldiers at each entry to the fortress.
دیدگاه
٠

آنها در هر یک از درب های قلعه، گروهی از سربازان را قرار دادند

تاریخ
١ ماه پیش
متن
She used her good looks to compensate her lack of intelligence.
دیدگاه
١

او از خوشگل بودنش برای جبران بهره هوشی ناچیزش بهره می برد.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Mike could go into a sulk that would last for days.
دیدگاه
٠

مایک ممکن بود طوری قهر کند که روزها طول می کشید.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
He tensed himself for the jump and landed expertly on the other side.
دیدگاه
٠

او برای پرش، خود را منقبض کرد و به طور ماهرانه ای در آن سمت فرود آمد.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
She looked up to see that Belle hadn't made it: her legs were dangling into the corridor.
دیدگاه
٠

او در حالیکه پاهایش آویزان در راهرو بودند، بالا را نگاه کرد و متوجه شد که بِل موفق نشده بود.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Grain by grain and hen fills her belly.
دیدگاه
٠

دانه ای بعد از دانه ای و مرغی که شکم از عزا درمی آورد.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
We should make an objective appraisal of his job.
دیدگاه
٠

باید یک ارزیابی بی طرفانه از کارکرد او انجام دهیم.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Virtually all students will be exempt from the tax.
دیدگاه
٠

می توان گفت که تمام مشغولین به تحصیل از خدمت سربازی معاف خواهند گردید.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Children under 16 are exempt from prescription charges.
دیدگاه
٠

کودکان زیر شانزده سال از هرگونه اتهام تجویز دارویی مبرا هستند.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The interest is exempt from income tax .
دیدگاه
٠

سود ( بر دارایی ) معاف از مالیات بر درامد می باشند.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Men in college were exempt from military service.
دیدگاه
٠

مردان در حین تحصیل دانشگاهی از خدمت سربازی معاف بودند.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
School property is exempt from most taxes.
دیدگاه
٠

املاک آموزشی از اغلب مالیات ها معاف هستند.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
How can you treat me so flippantly!
دیدگاه
٠

چطور می تونی با این بی تفاوتی با من برخورد کنی.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
He answered the reporters'questions flippantly; this cannot be airily explained to your children.
دیدگاه
٠

او به سوالات خبرنگار با بیـخیالی پاسخ داد، این موضوع را نمـی توان به صراحت برای کودکان توضیح داد.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
'Oh dear,' he said flippantly.
دیدگاه
٠

او با بی خیالی گفت: اوه، عزیزدلم

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
You need special authorization to park here.
دیدگاه
٠

برای پارک ماشین در این مکان نیاز به مجوز ویژه دارید.

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Always use a circuit breaker for added safety.
دیدگاه
٠

برای تضمین امنیت، از فیوز خودکار در مدار برق استفاده کنید.

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
The movie became a box-office record breaker.
دیدگاه
٠

این فیلم رکورد فروش بلیط گیشه را شکست.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
An ensign is a junior officer in the United States Navy.
دیدگاه
٠

افسر پرچمدار یک سرباز تازه ملحق شده به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا می باشد.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Why don't you just pull up all the plants and have done with the idea of having a garden.
دیدگاه
٢

چرا یک دفعه همه گیاهان رو از رییشه در نمیاری تا از این توهم باغبانی ما رو خلاص کنی.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Let's first suppose the second defense line has been destroyed.
دیدگاه
٠

در ابتدا فرض را بر این بگذاریم که دومین خط دفاعی نیز متلاشی شده است.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
NATO defense ministers wrap up their meeting in Brussels today.
دیدگاه
٠

وزرای دفاع کشورهای عضو ناتو، امروز اجلاس خود را در بروکسل برگزار کردند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Everyone is tired of their blatant effronteries.
دیدگاه
٠

مردم از دست جنایات خشونت بار آنان به ستوه آمده اند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
I was shocked by the blatant racism of his remarks.
دیدگاه
٠

من از وقاحت صحبت های نژادپرستانه او شوکه شدم.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
She was shocked by his blatant sexism.
دیدگاه
٠

او از تبعیض جنسیتی وقیحانه اش شوکه شده بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The whole episode was a blatant attempt to gain publicity.
دیدگاه
٠

کل این قسمت ( سریال ) تلاشی بارز برای جذب مخاطب بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Most shops are ignoring the government's edict against Sunday trading.
دیدگاه
٠

بیشتر فروشگاه ها، دستور دولت مبنی بر عدم تجارت در روز یکشنبه را نادیده می گیرند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The emperor issued an edict forbidding doing trade with foreigners.
دیدگاه
٠

امپراتور فرمانی صادر کرد که تجارت با بیگانگان را قدغن اعلام کرده است.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
They caballed against the emperor's edict.
دیدگاه
٠

آنان بر علیه دستور امپراتور توطئه چیدند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The king issued an edict that forbid the seizing of neutral vessels.
دیدگاه
٠

پادشاه فرمانی را صادر کرد که توقیف کشتی های بی طرف را ممنوع کرده است.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Fiat is Italy's largest industrial conglomerate.
دیدگاه
٠

فیات از بزرگ ترین مجتمع های صنعتی ایتالیا می باشد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Prices have been fixed by government fiat.
دیدگاه
٠

با یک دستور دولتی، قیمت ها ثابت نگه داشته شدند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
All these plans presuppose that the bank will be willing to lend us the money.
دیدگاه
٠

تمام این طرح ها تضمین خواهند کرد که بانک خواهان قرض دادن پول به ما خواهدبود

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He mumbled in delirium all night.
دیدگاه
٠

در تمام شب، زیر لبی هذیان می گفت.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Before she died she had fits of delirium.
دیدگاه
٠

قبل از مرگ، به یک سری از حملات هذیان گوئی دچار شده بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Scholasticism is a term used to designate both a method and a system.
دیدگاه
٠

مدرس گرایی اصطلاحی است که هم یک روش و هم یک نظام را مشخص می کند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He becomes yet another defender of dead scholasticism, a mere hawker of dogma.
دیدگاه
٠

او نیز به یکی دیگر از مدافعان مکتب مدرس گرایی بی روح تبدیل گشت، فروشنده دوره گردی که عقاید خود را حراج کرده است.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Word was sure to get about, and the shrine would suffer from it.
دیدگاه
٠

حتماً این راز برملا می شه و زیارتگاه ضربه خواهد خورد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He made a clean breast of the whole secret.
دیدگاه
٠

همه اسرار دلش رو ریخت رو داریه.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Julia finally made a clean breast of it and admitted that she had stolen the money.
دیدگاه
٠

جولیا بالاخره دهان به حقیقت گشود و اقرار کرد که او پول را دزدیده بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
These tests weighted in favor of girls.
دیدگاه
٠

این آزمون ها بیشتر به نفع دختران بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
I am in favor of stopping work now.
دیدگاه
٠

نظر من اینه که الان کار رو متوقف کنیم. ( حالت نظر سنجی )

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Congress voted overwhelmingly in favor of the bill.
دیدگاه
٠

اعضای مجلس با اکثریت قاطع به این لایحه رای مثبت دادند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
All in favor of this proposition will please say " Aye ".
دیدگاه
٠

هر کسی که با این پیشنهاد موافقه بگه آری

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The mental state that had created her psychosis was no longer present.
دیدگاه
٠

از آن حالت روحی که مسبب روان پریشی او شده بود، دیگر نشانه ای نیست.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
She fell into a drug-induced psychosis.
دیدگاه
٠

او گرفتار روان پریشی ناشی از دارو ( مواد مخدر ) شد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He was also an honorary consultant in psychiatry at the Littlemore Hospital, Oxford.
دیدگاه
٠

وی همچنین به عنوان مشاور افتخاری در بخش روان پزشکی بیمارستان لیتلمور آکسفورد فعالیت داشت.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
She was a psychic who was later revealed to be a fraud.
دیدگاه
٠

او کار رمالی می کرد و بعداً کلاه بردار در اومد.