پیشنهادهای مینا علمداری (٦٠)
شانس به احتمال زیاد= با شانس بیشتر
بیانگر ، بیانِش
در ریاضی : جملات متشابه جبری = جملات همجنس
جابجایی، جابجا پذیر
بیانگر بودن ، بیانش
کارکرد، کارکردها
درسته، ( در ریاضی اعداد صحیح = اعداد درسته )
بیان کرد
بی ترازی، ناترازی، ناهمترازی، همتراز نبودن، بی همتراز،
گنبد وار ، تپه گون
دوران راستگَرد، چرخش راستگرد
پخشی، پخشان، پخش نمایی در ریاضی: پخشی، پخش نمایی
همگون
بیانگر بودن
دوران چپ گرد ، چرخش چپ گرد
همترازی
در ریاضی : پهلوهای کناری
نگهش ، بیانور
بیانیه
بیان
پردازان، پردازشان
بدست آوردن، پاسخ دادن
آمیخته ، درهم
پیکره ، وجودین
گزیده، نوشته ، نوشتار
چرخش
بیانِش ، بیانگر
نگهداری کردن، نگهش کردن، بیان کردن، بیانور شدن، بیانور بودن
فرمان گریزی
پردازشجو
پیوستار، همپیوند، همپیوست. ( به هم پیوستن )
بازبینی کردن، بازنویسی کردن
پهنه
پیوند
با بیشترین گمان، با بالاترین گمانه
راهبرد، روش نما، فرمان نما، دستورنما
در ریاضی ، پهلو . ( وجه های جانبی = پهلوهای کناری )
پردازش
نگارین ، نگارا
رسته، رشته ، رشته گون
اندازش، چینِش
گنبدی، گنبدین ، تپه ای ، تپه وار ( شکلی تقریباً شبیه به دو تپه یا گنبد، که روبروی هم باشند. مانند دوپرانتز برعکس، مانند ) ( .
انباشت، همیار ( در ریاضی: اجتماع ( دو مجموعه ) = انباشت ) ( اجتماع دو مجموعه می شود یک مجموعه ی جدید که از انباشته شدن اعضای هر دو مجموعه درست شود
بازنویس، بازبین، بازبینی
همسنجی
ناپیدا، پنهان، جویان ، جویش
پارَستار، پارانه ( پاره پاره کردن ، تکه تکه کردن ) ،
آشکارا، بینا ، روشنا
کانون
پردازشگر این فرد دایم به تغیر و ثبت و پردازش اعداد و ارقام می پردازد.