پیشنهاد‌های پوریا برزعلی (٥٠٧)

بازدید
٢٢١
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - مشتی از چیزی 2 - تعداد کم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شدید ( especially of actions ) severe and sudden or having very noticeable effects

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

full of hope, happiness, and good feelings خوشحال و خوش بینن ( صفت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

عذرخواهی میکنم ، فعل نیست ، "صفت" هست.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

large ( adjective$ ) 1 - قابل ملاحظه 2 - بزرگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - soft when pressed - نرم، شکل پذیر 2 - not clear or exact - مبهم ( صفت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

someone who is unwilling to change or give up their ideas or ways of behaving, even when there are good reasons to do so لجوج و با استقامت بر سر فکر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

منطقه مرکزی وحیاتی ( noun )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پرحرارت و آتشین و قاطع ( صفت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شدیداً و قویاً

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

نادرست بودن یک تئوری را اثبات کردن - درباره چیزی روشنگری کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

درباره چیزی روشنگری کردن - نادرست بودن یک تئوری را اثبات کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مورد کم توجهی قرار دادن، نادیده گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

People who are holier - than - thou think that they are morally better than anyone else.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که فکر میکند از دیگران پاکتر و مقدس تر است ( صفت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - the act of sending goods somewhere ترابری 2 - goods that are being sent somewhere محموله

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Trialability is the ease with which customers can try a new product or service. This is quite important for innovative products that have to be exper ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهار رایگان ( یک نوع مدل کسب و کار است که معمولاً یک کالا مانند نرم افزار، رسانه، بازی یا خدمات وب به صورت رایگان به درخواست کننده ها ارائه می شود ول ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بستنی فروشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

قدیمی مسلک - امل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

to drive someone somewhere اگر فعل باشد : رساندن کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

قابل فروش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( در انحلال شرکت ها و غیره ) مدیر تصفیه an official person or organization that is given the job of closing a company, by selling its assets so that ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

to add information in support of an idea, opinion, or statement تکمیل کردن ، کامل کردن ( اضافه کردن ) ( فعل )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( adjective ) تکمیلی - مکمل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( an example of ) serious crime that can be punished by one or more years in prison تبه کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

( صفت ) 1 - فارغ التحصیل شده 2 - درجه بندی شده ، مدرج

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مغازه ی گروبرداری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

“Hitting rock bottom” is a phrase that almost everyone has heard when talking about the topic of addiction. . . . Generally, rock bottom refers to a ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

the most unhappy that someone has ever been in their life بدبخت و بیچاره ( noun )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

قانع کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

1 - حل کردن مشکل و مسئله 2 - عزم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( دادن شغل و امتیازات ناسزیده به خویشاوندان ) تبارگماری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

خیلی دقیق، نازک بینانه، موشکافانه ( adjective )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بدیهی - خودگواه - پر واضح

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - ناجی موعود a person who is expected to come and save the world 2 - مسیح ( ع ) In the Christian religion, the Messiah is Jesus. 3 - ( در مذهب یه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

( صفت ) معتقدان به ظهور منجی موعود ( در ادیان مختلف ) A messianic religious group believes that a leader will or has come who has the power to chang ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( noun ) a product, service, store, etc. that is so successful that similar products, businesses, etc. fail because they cannot compete صنف کش ( محص ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

very many; a lot ( of ) فراوان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

someone's relatives who lived a long time ago نیاکان - اجداد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

فرافکنی، برون افکنی، پرتو افکنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تدارک دیدن، فراهم آوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مجذوب , فریفته، مفتون ( صفت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. انجام با مهارت ۲. بازیچه یا ملعبه دست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

( اسم ) بستری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آرام ولی آماده بخدمت - ( صفت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بهبود دادن ( فعل )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گزینه پیش فرض

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

زمانی طولانی محبوب بودن last or remain popular for a long time.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

a fly - by - night company or businessman is one that you cannot trust because they have only been in business for a short time and are only interes ...