پیشنهاد‌های علی باقری (٢٨,٣٣٩)

بازدید
٢,٩٧٠
پیشنهاد
٠

باد افسون میدن: مسحور کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳٠۷ ) .

پیشنهاد
٠

باد اندر سر بودن: هوا و هوس در سر داشتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۷۶ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باد جولان: تیز تگ، سریع. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۷۴ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

با دست آمدن: حاصل شدن. ( ( اگرچه آن درّ یتیم خود با دست آید، . . . ) ) ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۲۴ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

با دست آوردن: حاصل کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۴٠ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

با دست گرفتن: در اختیار داشتن. ( ( . . . و عنان تندی و شتابزدگی با دست کفایت گرفتن. ) ) ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۷۶ ) .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با دست گرفتن ؛ در تصرف و اختیار آوردن : در غیبت او لشکر خلف را بفریفت و قلاع و خزاین او با دست گرفت و در پادشاهی سیستان طمع مستحکم کرد. ( ترجمه تاریخ ...

پیشنهاد
٠

با دست گرفتن خاطر: جمع کردن حواس. ( ( مرا قدم ثبات می باید افشردن و خاطره خود را با دست گرفتن تا خود چه پیش آید. ) ) ( مرزبان نامه، محمد روشن ج ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باد قبول: باد خاوران. ( ( و سندباد نامه که باد قبولش نامیه رغبات را در طباع تحریک داده است. . . ) ) ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باد هوس: شهوت. ( ( و نای گرگ باد هوس گوسپند نپیماید. . ) ) ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۱۹ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

با دید آمدن: پدیدار شدن. ( ( . . . تا به سعادت تناول می کنی و آثارِ سلامت با دید می آید. ) ) ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۷٠ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بادیه ی امانی: صحرای آرزوها. ( ( خود بدین داهیه ی دهیا مبتلا شدم و در خبط عشواءحیرت به عشوه ی سراب بادیه ی امانی افتادم. ) ) ( مرزبان نامه، محمد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

داهیه ی دهیا: پیشامد ناگوار. ( ( خود بدین داهیه ی دهیا مبتلا شدم و در خبط عشواءحیرت به عشوه ی سراب بادیه ی امانی افتادم. ) ) ( مرزبان نامه، محمد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( ( خود بدین داهیه ی دهیا مبتلا شدم و در خبط عشواءحیرت به عشوه ی سراب بادیه ی امانی افتادم. ) ) ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۴ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بادیه ی طلب: صحرای خواستن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۴۷ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بادیه غیب: بیابان ناپیدایی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۷۴ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بار اوقار: بارهای گران. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۴ ) .

پیشنهاد
٠

بارگاه علیین: آسمان برین. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۸۱ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باز افتادن: کنار رفتن، بر خوردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۱۷۹ ) .

پیشنهاد
٠

باز جای فرستادن: عودت دادن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۱۵ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باز خریدن: خریدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲٠۸ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باز خواندن: خواندن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۴٠ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باز دادن پشت: تکیه کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۷۲ ) .

پیشنهاد
٠

باز داشتن دست: خودداری کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۵۲ ) .

پیشنهاد
٠

باز دست آوردن: حاصل کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۲۶ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باز کردن خوی: ترک نمودن عادت. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۴۴۹ ) .

پیشنهاد
٠

باز کشیدن خوان: گستردن سفره. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۱۱ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باز نگریستن: نگاه کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۳۷ ) .

پیشنهاد
٠

با سر بخشایش آمدن: عفو کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۳۷ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باسقات اغصان: شاخه های بالیده. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳٠۲ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باسقات خلد: شاخه های بهشت. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۸۵ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باطل جویان: یاوه کاران. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۳۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باطل داشتن: مهمل گذاشتن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۷۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باطل شنو: ناروا شنونده. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۸ ) .

پیشنهاد
٠

باعث آمدن بر چیزی: تحریک کردن بر آن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۷٠ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باعثه ی عداوت: انگیزه ی دشمنی. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۱۶ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باغبان ابداع: آفریدگار. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۸۵ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باغچه ی قدسی: بهشت. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲٠۷ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

با فرح: شادی بخش. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۷ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

با فصاحت: فصیح، رسا. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۱۶ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باقعة القوم: برجسته ی گروه. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۶۵ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باز رسانیدن: رسانیدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۳۲۹ ) .

پیشنهاد
٠

با کفایت و درایت: لایق و آگاه. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۴۶۷ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بالا گرفتن: زبانه کشیدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۹٠ ) .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سعدی. - بالا گرفتن ؛ارتفاع پیدا کردن : چنین است و زینگونه تا بُد بس است زیان کسان سود دیگر کس است یکی تا نیابد غم رفته چیز بدان هم نگردد یکی شاد نی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بالغ نظر ان: خبرگان. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۴۳ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بام آسمان: بالاترین جای فلک. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۲۹۶ ) .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- بام آسمان ( خانه ٔ. . . ) ؛ که از آسمان بام دارد و آن کنایه از خانه بی سقف است. خانه خرابه ای که سقف نداشته باشد. آن خانه که آسمانش سقف بود : دید د ...

پیشنهاد
٠

بام لاژورد اندود: آسمان. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۲۵٠ ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

با هراس: ترسان. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص۵۱ ) .