پیشنهادهای علی باقری (٢٨,١٢١)
شیر نر؛ نرّه شیر. ( یادداشت مؤلف ) : شیر نر بکشتی و ببستی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 120 ) . نه که هر زن دغا و لاده بود شیر نر هست و شیر ماده بود. سن ...
به ماموران دوزخ خطاب می شود : این کافر پر گناه را بگیرید ، و به میان دوزخ پرتابش کنید ! ( خذوه فاعتلوه الی سواء الجحیم ) . ( دخان 47 ) سواء به معنی ...
واژه بنت با واژه ی بانو در فارسی همریشه است .
تمیز/ تمییز ( ( تمیز در لغت عرب نیامده است و به جای آن تمییز می گویند که در فارسی نیز رایج بوده است: ( ( هر که را عقل نیست تمییز نیست، و تمییز کردن ج ...
گیره hold : [اصطلاح کوهنوردی]بر جستگی و فرورفتگی های سنگ که با گرفتن آنها یا پا گذاشتن روی آنها از سنگ بالا می روند منبع https://sporton. ir
جای سبزی ( لوازم آشپزخانه ) ظرفی معمولا از جنس پلاستیک جهت نگهداری سبزی
قالب کتلت ( لوازم آشپزخانه ) قالب پخت کوکو ، کتلت و تخم مرغ با طرح های قلب و ستاره برا تهیه ی سفره ای زیباتر . این قالب ها معمولا از جنس تفلون بوده ...
سفره پاک کن ( لوازم آشپزخانه ) وسیله ای جهت پاک کردن سفره معمولا از جنس پارچه نرم و ابر و اسفنج ( دستمال های نظافت )
ظروف کیک ( ظروف آشپزخانه ) انواع ظروف کیک خوری سرامیکی و چینی، برنجی و مسی، پیوتر، کریستال و شیشه ای، دو طبقه و سه طبقه، کاپ کیک چوبی درب دار، کندی ...
چاقوی کیک ( ظروف آشپزخانه ) Cake knife ست کارد کیک بری برای مهمانی ها و مجالس مورد استفاده قرار میگیرد . ست کارد کیک بری را میتوان به صورت ساده یا ت ...
نفثة المصدور : خلطی که مبتلی به درد سینه افگند . ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 232 ) .
شعله پخش کن ( لوازم آشپزخانه ) شعله پخش کن از جمله لوازم جانبی اجاق گاز می باشد . این وسیله بدلیل سوراخ های منظم روی صفحه و پخش شعله، موجب تقسیم متن ...
کارد غذاخوری اروپایی ( ظروف سرو و پذیرایی آشپزخانه ) کارد غذاخوری اروپایی: بزرگتر و سنگین تر از کارد غذاخوری سنتی ست و در موقعیت های رسمی کنار چنگال ...
چنگال زیتون ( ظروف آشپزخانه ) نوعی چنگال برای روی میز پذیرایی منزل، رستوران و کافی شاپ ها بسیار مناسب برای سرو برشهای کوچک پنیر، زیتون، انواع میوه و ...
- از پا افتادن ؛ ضعیف شدن.
قورخانه ؛ جبه خانه. اسلحه خانه. رجوع به قورخانه شود.
آشکار کردن راز
تجاوز به ناموس
برچه روی در تاریخ بیهقی به معنی چگونه آمده است. "ومعلوم نه که در باب حسنک چه رفت و امیر ماضی با خلیفه سخن بر چه روی گفت. تاریخ بیهقی، دکتر فیاض، ۱۳۸ ...
باز نشدن در تاریخ بیهقی به معنی " نرفتن " نیز آمده است. " و از موصل راه گردانیدن و ببغداد باز نشدن . . . همه را بتمامی شرح کردم. " تاریخ بیهقی، دکتر ...
کرا کردن "گفت خداوند را کرا کند که با چنین سگ قرمطی که بر دار خواهند کرد بفرمان امیرالمومنین چنین گفتن؟ ( خداوند را کرا کند؟ : آیا در شاءن خواجه بزرگ ...
مرغ روز: کنایه است از آفتاب تو دهی صبح را شب افروزی روز را مرغ و مرغ را روزی یعنی برای روز ، مرغ ( آفتاب ) را می دهی و به مرغ روزی را می دهی هفت پیک ...
مرغ روز ؛ کنایه از آفتاب عالمتاب است. ( برهان ) ( آنندراج ) .
قایم انداز: نرد و شطرنج باز کامل ، آنکه در بازی حریف را شکست می دهد و حریف مات شده می گوید : قایم است یعنی باختم. مُلک را قایم الهی بود قایم انداز ...
حلقه داران چرخ کُحلی پوش : کنایه است از خورشید ، ماه، ستارگان و افلاک و هرآنچه دایره وار می گردد و کروی شکل است و در جهان هست. حلقه داران چرخ کحلی پ ...
از هفت بیخ برآوردن چیزی : آن را از ریشه کندن به طور کامل شش جهت را ز هفت بیخ برآر نه فلک را به چار میخ در آر مصرع اول : شش جهت را به طور کامل از ریشه ...
پای پرّ طاووسی : آن که پای او پر طاووسی و به رنگ و کیفیت آن است. بالکنایه براق پر زد آن پای پرّ طاووسی ماه بر سر چو مهد کاووسی هفت پیکر نظامی ، تصحیح ...
شهپر ملکی: شهپر فرشته ای، شهپری مانند شهپر فرشته. ایهام به پر جبرئیل می برید از منازل فکلی شاه راهی به شهپر ملکی از منازل فکلی شاهراهی را به شهپر م ...
زرده پنجی: سکه ای که عیار آن کم و نصف آن از فلزات دیگر باشد. بر من آن شد که در سخن سنجی دَه دَهی زر زنم نه ده پنجی هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیا ...
آجر تراش ؛ آجری است که برونسوی اوساییده و هموار شده باشد زینت را و قسمی از آن را امروز قزاقی گویند.
ندب بردن : داو بردن
نقاب شب :روبند سیاه و مشکی باد محجوبه ی نقاب شبش نور صبح محمدی نسبش همسر محمدی نسب وی در روبند مشکی خود او مستور و پوشیده باد ، بلکنایه در سایه ی او ...
حق کلام : واقعیت امر ، سخن درست ، کلام حق استرلینگ خاطرنشان کرد: ولی حق کلام این است که در داخل آمریکا ماسک معمولی پیدا نمی شود. ( روزنامه جام جم ) ...
دیلم کلاه : به معنی غلام زیبا روی و معشوق دیلم کلهیم دلستان بود در جمله کیایی ام همان بود. نظامی در این بیت دیلم کلاه را به معنی غلام زیبا رو و معش ...
سر به جذر اصم فرو آوردن: خود را به کاری بیهوده و بی نتیجه گرفتار ساختن. بالغانی که بُلغه ای کارند سر به جذر اَصم فرو نآرند هفت پیکر نظامی، تصحیح دک ...
کیمیاسازان:فریب کاران از همه مردم و شاعران. نخری زرق کیمیا سازان نپذیری فریب طنازان هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص۴۲۰.
"بنوشتمی "در تاریخ بیهقی به معنی "حتما می نوشتم" پدرم گفت 《بنوشتمی ، اما شما تباه کرده اید . و سخت ناخوب است》 تاریخ بیهقی، دکتر فیاض، ۱۳۸۴ ، ص ۲۳۲.
دُمِ عنکبوت: ریسمانی که در سر اسطرلاب باشد. نظرش بر فلک دمیده لعاب از دم عنکبوت اسطرلاب هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص۴۴۳.
تحلیل فاندامنتال: [اصطلاح بورس ]براساس روابط علت و معلولی رفتار نموده و بر دو قسم بالا به پایین و پایین به بالا تقسیم می گردد و بر اساس تاثیر عوامل ا ...
آب فرات : آب شیرین ، ایهاما آب رودخانه فرات از یکی سو رونده آب فرات به گوارندگی چو آب حیات هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص۴۴۷.
مغ دبستانی : آموزگار ، مغی که شغل آموزش در دبستان را بر عهده دارد. تازی و پارسی و یونانی یاد دادش مغ دبستانی هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ...
دل به دل راه داشتن: [عامیانه، کنایه ] احساس متقابل داشتن. احساس نزدیکی دو نفر به یکدیگر.
درق درق : [عامیانه، اصطلاح] صدای خوردن دو چیز سخت به هم.
کُوی ساران : سرزمینی که کاووس منشور آن را به نام سیاوش نوشته است. زمین کوی ساران ورا داد شاه ؛ که بود او سزای بزرگیّ و جاه زمین کوی ساران بد آن پیش ...
( وسطی ) مونث ( اوسط ) ( میانه تر ) است ، و منظور از ( صلوة وسطی ) نمازی است که در وسط نمازها قرار می گیرد .
نامِ گونه: دکتر کزازی "نام گونه "را به جای " اسم عام" بکار برده است. نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۱۱.
گذشته ی پایا :ماضی استمراری دکتر کزازی " گذشته ی پایا" را در نوشته های خود به جای ماضی استمراری بکار برده است. نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، ...
تنگدستی ؛ بی چیزی. تهیدستی : بگاه تنگدستی خسته و ریش. سعدی.
زن کردن ؛ زن بردن. کسی را به زنی اختیار کردن. ( از ناظم الاطباء ) . زن گرفتن. عروسی کردن با زنی : تو دانی که نبود مگر ز ابلهی هر آنکو کند زن ، به دست ...