ترجمه‌های مریم سالک زمانی (٤٩٧)

بازدید
٢٢٦
تاریخ
٦ ماه پیش
متن
This would have been considered unthinkable only a decade ago.
دیدگاه
٠

این امر، یک دهۀ پیش باورنکردنی به نظر می رسید.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
It would be unthinkable to ask him to do that.
دیدگاه
٠

واداشتن او به انجام آن کار، تصورش هم ناممکن است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The policy has been widely condemned from the pulpit .
دیدگاه
٠

روحانیت سیاست مذکور را به شدت محکوم کرده است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Such a remark is unworthy of notice.
دیدگاه
٠

چنین بیاناتی در خور ملاحظه و توجه نیست

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Such opinions are unworthy of educated people.
دیدگاه
٠

نظرها و دیدگاه هایی این چنینی، دون شان باسوادان است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
A person who cheats is an unworthy winner.
دیدگاه
٠

متقلب برنده ای بی قابلیت و بی لیاقت است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
She showed total indifference to his fate.
دیدگاه
٠

او ذره ای اعتنا به سرنوشت آن فرد نکرد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The clergyman has been beneficed in that cathedral.
دیدگاه
٠

روحانی مذکور مسئولیت دریافت درآمد موقوفات آن کلیسا را بر عهده دارد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The high rate of absenteeism is costing the company a lot of money.
دیدگاه
٠

میزان بالای غیبت های پیاپی، بار مالی زیادی بر شرکت دارد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Poor timekeeping and absenteeism will not be tolerated.
دیدگاه
٠

با از کارگریزی و عدم رعایت دقیق ساعات حضور، مدارا نخواهد شد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
There were strict sanctions against absenteeism.
دیدگاه
٠

تنبیه ها و مجازات سخت گیرانه در برابرا از کارگریزی وضع شده بود.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Absenteeism is a problem in some industries.
دیدگاه
٠

برخی از صنایع با معضل کارگریزی مواجه هستند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Indulgence in smoking can seriously harm your health.
دیدگاه
٠

کنار نگذاشتن سیگار به شدت برای سلامتی شما زیانبار است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
A cigar after dinner is my only indulgence.
دیدگاه

تنها ناپرهیزی ام کشیدن سیگاری پس از صرف شام است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Farmers come to Seoul to peddle rice.
دیدگاه
٠

کشاورزان برای دست فروشی کردن برنج به سئول می آیند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The man loves to peddle gossip all over the office.
دیدگاه
٠

شیفته شایعه پراکنی در کل اداره است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
We'd better not alienate ourselves from the colleagues.
دیدگاه
٠

بهتر است کاری نکنیم که همکارانمان از ما دور شوند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Don't alienate yourself from the masses.
دیدگاه
٠

موجبات بیزاری توده ها را از خودتان فراهم نکنید.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He was saved from the gallows by a lastminute reprieve.
دیدگاه
٠

چیزی به اعدامش نمانده بود که حکم آن لغو شد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Lying is the first step to the gallows.
دیدگاه
٠

اولین گام منتهی به چوبۀ دار، دروغگویی است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
His actions only deepened the rift between himself and the majority of Congress.
دیدگاه
١

اقداماتش فقط به افزایش اختلافش با اکثریت اعضای کنگره انجامید.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Don't trample on the flowers!
دیدگاه
٠

روی گل ها راه نروید.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Don't trample on the grass.
دیدگاه
٠

روی چمن راه نروید.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Mathematics seems to endow one with something like a new sense.
دیدگاه
٠

ریاضیات انگار موهبتی همچون درایتی ویژه به افراد می بخشد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He remained obdurate, refusing to alter his decision.
دیدگاه
٠

با یکدندگی تمام، از تصمیم خود منصرف نشد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
They argued, but he remained obdurate.
دیدگاه
٠

با وجود استدلال آنها، او ذره ای انعطاف نشان نداد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Its tone is playful and frivolous but it makes some valid criticisms.
دیدگاه
٠

انتقادهای او ظاهری سبک، اما باطنی عمیق دارد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Jack assured himself that they did as they were told.
دیدگاه
٠

جک خاطرجمع بود که آنها مطابق آنچه گفته شده است، عمل کردند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The makers of the product assured us that there had been no sacrifice of quality.
دیدگاه
٠

تولیدکنندگان محصول این اطمینان را به ما دادند که وجوه کیفی محصول زیرپا گذاشته نشده است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
We assured him of our support.
دیدگاه
٠

به او اطمینان دادیم که حمایتش خواهیم کرد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
I think this government operates on the basis of expediency, not of principle.
دیدگاه
٠

ضوابط اخلاقی محلی از اعراب در این دولت ندارد. اقدامات براساس مصلحت اندیشی صورت می گیرد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
They put short-term expediency and selfish interest before the application of high principles.
دیدگاه
٠

آنها ضوابط اخلاقی متعالی را در پای مصلحت های کوتاه مدت و منافع خودخواهانه قربانی کردند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Theirs was a relationship based upon expediency and convenience, not one of compatibility and mutual support.
دیدگاه
٠

سنگ بنای رابطۀ آنها مصلحت اندیشی و راحت طلبی بود نه پشتبانی متقابل و سازگاری.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The government is torn between principle and expediency.
دیدگاه
٠

کشاکش بین مصلحت و ضوابط اخلاقی ، دولت را داغون کرده است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He acted out of expediency, not principle.
دیدگاه
٠

اقدام او از سر مصلحت بود نه ضوابط.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
After hours of questioning, the prisoner coughed up and admitted that he had stolen the jewels.
دیدگاه
٠

زندانی پس از بازجویی های طولانی مدت، به حرف آمد و سرقت جواهرات را به گردن گرفت.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The sky was jeweled with stars.
دیدگاه
٠

ستارگان همچون جواهر در سینه آسمان می درخشیدند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
If a jewel falls into the mire, it remains as precious as before; and though dust should ascend to heaven, its former worthlessness will not be altered.
دیدگاه
٠

سقوط جواهر در منجلاب از ارزش ذاتی آن نمی کاهد، همین طور صعود گردوغبار هم به آسمان، جایگاه آن را بلندمرتبه نمی سازد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Virtue is a jewel of great price.
دیدگاه
٠

فضیلت جواهری است گرانبها

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
I've never heard anyone so inept at making speeches.
دیدگاه
٠

سخنرانی چنین ناشیانه نوبر است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He was always rather inept at sport.
دیدگاه
٠

ناکارآمدیش در ورزش همیشه عیان بود.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He was criticized for his inept handling of the problem.
دیدگاه

رفع و رجوع نامناسب مشکل، انتقاد از او را برانگیخت.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
She discovered a web of intrigue in the company.
دیدگاه
١

او متوجه تبانی و زدوبندهای وسیع در شرکت شد.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
On average women outlive men by more than six and a half years.
دیدگاه
٠

میانگین عمر زنان، شش و نیم سال بیشتر از میانگین عمر مردان است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
He will not outlive this night.
دیدگاه
٠

امشب، آخرین شب اوست.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
In the aggregate, women outlive men by 7 or more years.
دیدگاه
٠

به طور کلی عمر زنان هفت سال ( و بیشتر ) از عمر مردان است.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Most of the cash went on supporting his opulent lifestyle.
دیدگاه
١

سبک زندگی تجملیش، نقدینگیش را بلعید.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
In the heady days of their youth, they thought anything was possible.
دیدگاه
٠

آنها در ایام پرهیجان شباب، هر چیزی را دست یافتنی می دانستند.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The ambition of those heady days had ended in tragedy, of course.
دیدگاه
٠

سرانجام بلندپروازی های آن ایام پرالتهاب و پرهیجان، البته شوربختی و مصیبت بود.

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
The air was heady with the perfume from roses.
دیدگاه
٠

گلهای رز عطرآگین، فضا را حسابی سکرآور کرده بود.