جن

/jenn/

مترادف جن: آل، اجنه، پری

متضاد جن: انس، پری

برابر پارسی: دب، پتیان، پری، دیو | ( جنّ ) آتشپیکر

معنی انگلیسی:
the genii fairies, fairyhood, genius, fairy

لغت نامه دهخدا

جن. [ ج َ ] ( اِ ) طرف. جانب. سو. کنار. ( برهان ).

جن. [ ج ِن ن ] ( ع اِ ) پری و دیو. ( برهان ). پری. ضد انس. || فرشتگان. ( منتهی الارب ). || هر چیز پوشیده از حواس از ملئکه و شیاطین. ( اقرب الموارد ). || دل. قلب. ( برهان ). || اول هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ): کان ذلک فی جن شبابه ؛ اول و نخست. ( برهان ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || شکوفه گیاه. || ( اِمص ) پوشیدگی. || لا جن ؛ ای لا خفاء. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). نوی در مقابل کهنگی. ( برهان ). || جن لیل ؛ تاریکی شب. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || جن الناس ؛ جماعت مردم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

جن. [ ج َن ن ] ( ع مص ) پوشیدن شب ( بوسیله تاریکی ). ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || دفن کردن مرده را. || پوشیده و پنهان شدن ، و به این معنی فعل آن بطورمجهول استعمال شود. || پوشیده گردیدن در زهدان. || دیوانه گردیدن. ( منتهی الارب ).

جن. [ ج ِن ن ] ( اِخ ) دهی است در دامن کوه ثلج. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

از آیات قر آنی، موجودخیالی وغیرمرئی بین انس وارواح، واحدش جنی
( اسم ) موجودی متوهم و غیر مرئی پری .
دهی است در دامن کوه ثلج

فرهنگ معین

(جِ نّ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - پری ، موجود نامریی . ۲ - شکوفه . ۳ - اول هر چیزی . ، ~ و بسم الله کنایه از: دو شخص یا شی ء مخالف و ضد یکدیگر.
(جَ ) (اِ. ) طرف ، جانب ، سوی .

فرهنگ عمید

۱. در اسلام، هریک از موجودات غیرمرئیِ دارای قدرت فوق طبیعی و دارای عقل و فهم که رفتارهایی همانند انسان دارند و می توانند خود را به شکل های گوناگون دربیاورند.
۲. هفتاد ودومین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۸ آیه.
* جن واِنس:
۱. جن ها و انسان ها.
۲. [مجاز] همۀ موجودات.
دل.

گویش مازنی

/jon/ جان

واژه نامه بختیاریکا

جِند؛ ز خُمُو بهدرُو

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] جن، بنابر متون دین اسلام، موجودی اسرارآمیز است که مانند انسان دارای شعور، اختیار و تکلیف است. بنابر برخی آیات و روایات، جن، آفریده شده از آتش و یا آمیخته ای از آتش است. قرآن در ۲۲ آیه از جن یاد می کند و هفتاد و دومین سوره آن نیز جن نام دارد.
جن در عرف قرآن موجودی است با شعور و اراده که به اقتضای طبیعتش از حواس بشر پوشیده است و در شرایط عادی، قابل درک حسی نیست. او مانند انسان، مکلف است و هدف از خلقت او، همانند انسان، عبادت و بندگی خدا است. او در آخرت برانگیخته می شود و می تواند مطیع یا عاصی، مؤمن یا مشرک و… باشد. بسیاری از ویژگی ها و موضوعات مرتبط با جن از جمله بختک و همزاد، ساخته باورهای عامیانه و بدون دلیل است. برخی محققان، جنّ را در اعتقادات ایرانی برگرفته از فرهنگ اسلامی و عربی دانسته اند و برخی دیگر احتمال می دهند صورت ایرانی جنّ، بازتاب موجوداتی در اعتقاد ایرانیانِ قبل از اسلام است که بعداً به جنّ تغییر نام داده اند و با اعتقادات عربها درباره جنّ، که پس از اسلام به ایران وارد گردیده، آمیخته شده اند. تازه مسلمانانی که میراث بَرِ انبوهی از باورهای عمیق دربارۀ موجودات وهمی همچون غول بودند، با مواجهه با مفهوم جن در قرآن، خود برسازندۀ انبوهی باورها دربارۀ جن شدند.
این واژه مشتق از ریشه «ج ن ن» به معنای پوشش و استتار است و برخی معتقدند معنای اصلی پوشش و استتار در بیشتر مشتقات این ریشه وجود دارد مانند جَنین که در رحم مادر پنهان است. برخی واژۀ «الجانّ» را که در قرآن به همراه انس به کار رفته است اسمِ جمعِ جنّ دانسته اند. ابن قُتیبه شیاطین را جنّیان سرکش و جانّ را جنّهای ضعیف دانسته است.

[ویکی اهل البیت] جنّ در لغت به معنای پوشیده بودن چیزی از حواسّ است. و آن نوعی از موجودات آفریده شده از آتش، صاحب اراده و شعورند که از حواسّ ما پنهان اند. وجودشان بشرع ثابت شده است اما ماهیت آنها را نمی دانیم چیست. لیکن از صفاتی که خداوند برای آنها بیان کرده است می توان به معرفت آنها نزدیک شد. یکی از سوره های قرآن به نام جن است و در ابتدای آن سخن از گروهی از آنان آمده که پس از شنیدن قرآن به نزد قوم خود رفته به آنها بشارت نزول قرآن را دادند.
علامه شعرانی پس از نقل تعدادی از این آیات می گوید: «از این آیات معلوم میشود که جن از سنخ عناصر نیستند وگرنه دیده می شدند یا جای بر اجسام دیگر تنگ می کردند بلکه از جنس روح و ملائکه اند مجرد از عناصر و آتشی که از آن آفریده شدند از سنخ آتش عنصری نیست چون در یکجا فراهم آیند آنجا را گرم نمی کنند بلکه چون برای بعضی ظاهر شوند شاید به صورت چیزی روشن و آتش در تاریکی پدیدار گردند.
و قوه بی شعور یا موجود بسیار خرد نیستند از سنخ قوه برق و میکروب چون مکلفند و به بهشت یا دوزخ می روند و پیغمبر بر آنها مبعوث میشود پس عقل دارند و مانند فرشتگان منزه از معاصی نیستند زیرا که شیطان از آنها بود و اگر جنیان منزه بودند هرگز معصیت نمیکردند و نیز مانند فرشتگان همیشه دعوت به خیر نمی کنند چون خداوند فرمود «من شر الوسواس الخناس – الی قوله – من الجنة و الناس».
و اگر گوئی مجردات ممکن نیست قابل دو حال باشند گاه صالح شوند و گاه طالح و این گونه قابلیت و تغیر از صفات ماده است چون نوعی انفعال است گوئیم مسلم نداریم مجردات هیچ نوع منفعل نشوند بعض مجردات مانند نفوس انسان که علاقه به بدن دارند، منفعل می گردند و علومی که در این جهان تحصیل می کنند به حس یا به تفکر نوعی انفعال است و هر چه بی واسطه بدن از عالم غیب بر او الهام می شود نیز انفعال است. ما در این امور تابع شرعیم با این حال فارابی در بعض رسائل خویش انفعال مجردات و تجدد حالات را برای آنها تصدیق کرده است.
تسخیر جن از راه نامشروع، مانند ریاضت ها و خواندن عزائم (عوذات) مشتمل بر کفر حرام است. در حرمت آن از راه مشروع همچون خواندن عزائمِ صحیح، اختلاف است.
بعض نصاری بر مسلمین ایراد کرده اند در اعتقاد به وجود جن، با آنکه در انجیل نیز آمده است که جنیان بسیار در وجود مردی جن زده رسوخ یافته بودند حضرت عیسی علیه السلام آنها را از بدن آن مرد بیرون آورد و در تن خوکانی چند قرار داد و آنها به حضرت عیسی استغاثه می کردند آن حضرت نپذیرفت.

[ویکی الکتاب] معنی جِنَّ: جن-طائفهای از موجودات غیر ازملائکه که شعور و اراده دارند و از حواس ما پنهانند (دراصل به معنی استتارونهان شدن)
معنی جَنَّ عَلَیْهِ: اورا پوشانید - اورا مستور کرد (جَنَّ در اصل لغت به معنی مستور بودن از حواس است)
معنی مَجْنُونٌ: فردی که جن در او حلول کرده ، و با زبان آن جن حرف میزند
معنی أَجِنَّةٌ: جنین ها(دراصل از جَنَّ به معنی استتارونهان شدن)
معنی جِنَّةِ: جن-طائفهای از موجودات غیر ازملائکه که شعور و اراده دارند و از حواس ما پنهانند (دراصل به معنی استتارونهان شدن)-جنون یا جن زده گی(در جمله"رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ ")
معنی أَنَامِ: مردم(اعم از جن وانس،و به قولی به معنای هر جنبندهای است که روی زمین راه برود )
معنی کَاهِنٍ: پیشگو - غیبگو - خیالباف (کهانت به عقیده کاهنان عبارت است از اینکه کاهن پیامها و اطلاعاتی را از جن دریافت کند)
معنی ﭐسْتَکْثَرْتُم: از حد گذراندید (عبارت "یَا مَعْشَرَ ﭐلْجِنِّ قَدِ ﭐسْتَکْثَرْتُم مِّنَ ﭐلْإِنسِ "یعنی :ای گروه جن شما ولایت بر انسانها و گمراه نمودن آنان را از حد گذراندید(با وسوسه و اغواگری خود در بسیاری از انسانها میل و رغبت کردید))
معنی زَوْجَیْنِ: به معنای هر دو چیزی است که مقابل هم باشند ، یکی فاعل و مؤثر باشد ، دیگری منفعل و متاثر ، از آنکه فاعل است عملی سر زند ، و بر آنکه منفعل است واقع شود ، مانند زن و شوهر و بعضی گفتهاند : این کلمه به معنای مطلق هر دو چیز متقابل است ، مانند زن و شوهر ، زم...
معنی لَمْ یَطْمِثْهُنَّ: با آن زنان عمل زناشویی انجام نداده (کلمه طمث که فعل لم یطمث از آن مشتق شده ، به معنای ازاله بکارت و نکاحی است که با خونریزی همراه باشد . و معنای عبارت "لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ "این است که : حوریان بهشتی دست نخوردهاند ، و قبل ...
معنی یُوزَعُونَ: در جای خود نگهداری می شوند به نحوی که با دیگران تداخل نکنند (کلمه یوزعون از ماده وزع به معنای منع است و یا به قول بعضی دیگر ، به معنای حبس میباشد و معنای آیه به طوری که گفتهاند : این است که برای سلیمان لشکرش جمع شد ، لشکرها که از جن و انس و طیر بودند...
معنی یَدْعُونَ: می خوانند - صدا می زنند - دعوت می کنند - می طلبند (دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی دعاء ...
ریشه کلمه:
جنن (۲۰۱ بار)

«جَنّ» از مادّه «جَنّ» (بر وزن فنّ) به معنای پوشانیدن چیزی است و در آیه مورد بحث، معنای جمله این است که هنگامی که شب، چهره موجودات را از ابراهیم(علیه السلام)پوشانید... و این که به دیوانه مجنون گفته می شود به خاطر این است که گویا پرده ای بر عقل او کشیده شده است. اطلاق جِنّ بر موجود ناپیدا نیز به همین ملاحظه است. جنین نیز به خاطر پوشیده بودن در درون رحم مادر است. اطلاق جنت بر بهشت و بر باغ به خاطر آن است که زمینش زیر درختان پوشیده است. و قلب را جَنان (بر وزن زمان) می گویند، چون در میان سینه نهفته است و یا این که اسرار انسان را نهفته می دارد. «جنّ» در اصل به معنای چیزی است که از حس انسان پوشیده باشد; مثلاً می گوئیم: «جَنَّهُ الْلَّیْل» ـ یا ـ «فَلَمّا جَنَّ عَلَیْهِ الْلَّیْلُ» یعنی هنگامی که پرده سیاه شب او را پوشاند و به همین جهت «مجنون» به کسی که عقلش پوشیده و «جَنین» به طفلی که در رحم مادر پوشانده شده و «جَنَّت» به باغی که زمینش را درختان پوشانده اند، و «جَنان» به قلب که در درون سینه پوشانده شده و «جُنَّة» به معنای سپر که انسان را از ضربات دشمن می پوشاند، آمده است. البته از آیات قرآن استفاده می شود که «جنّ» یک نوع موجود عاقلی است که از حس انسان پوشیده شده، و آفرینش آن در اصل، از آتش یا شعله های صاف آتش است، و «ابلیس» نیز از همین گروه است. بعضی از دانشمندان از آنها تعبیر به نوعی از «ارواح عاقله» می کنند که مجرد از ماده می باشد، (البته پیدا است تجرد کامل ندارد زیرا که چیزی که از ماده آفریده شده است مادی است، ولی نیمه تجردی دارد، چرا که با حواس ما درک نمی شود، و به تعبیر دیگر یک نوع جسم لطیف است). و نیز از آیات قرآن بر می آید که آنها مؤمن و کافر دارند، مطیع و سرکش دارند و آنها نیز دارای تکلیف و مسئولیتند.
(به فتح اوّل) پوشیدن .مستور کردن. در اقرب الموارد است: «جَنَّهُ جَنّا وَ جُنُوناً:سَتَرَهُ»در مفردات آمده: «اَصْلَ الْجَنَّ، سَتْرُ الشَّی‏ءِ عَنِ الْحاسَةِ» فعل آن بنابر تصریح اهل لغت هم لازم و هم متعدی به نفسه و هم متعدی به «علی» می آید. چون ظلمت شب او را پوشید و مستور کرد . علی هذا به قلب جنان گوید که در میان بدن پوشیده است، به سپر مجّن و مجنّه گویند که صاحب سپر را می‏پوشاند، به باغ و مزرعه و چمن جنّت و جنّات گویند که روی زمین را می‏پوشاند و تفصیل آن در «تحت» گذشت بچّه را آن جنین گویند که شکم مادر او را پوشانده است و جنین به معنی مجنون و پوشانده شده است آنگاه که شما در شکم مادران جنین‏ها بودید. قسم‏های خود را سپر قرار دادند و در زیر آن پوشانده شدند. مجنون کسی است که عقلش پوشانده شده باشد گفت ساحر است یا دیوانه . جِنّه به کسر اوّل به معنی جنون و اسم مصدر است (صحاح)

[ویکی فقه] جن (ابهام زدایی). جن ممکن است اشاره به معانی ذیل باشد: • سوره جن، هفتاد و دومین سوره قرآن کریم• جن (موجود)، موجودی مکلف و مختار، مانند انسان
...

[ویکی فقه] جن (قرآن). از آیات قرآن استفاده می شود که «جن» یک نوع موجود عاقلی است که از دید انسان مخفی است، و آفرینش آن در اصل از آتش یا شعله های صاف آتش است، و ابلیس نیز از همین گروه است.
جن در لغت به معنای پوشیده بودن چیزی از حواس است و آن نوعی از موجودات آفریده شده از آتش، صاحب اراده و شعورند که از حواس ما پنهان اند. در این مدخل همین معنا مقصود است و از واژه «جن» استفاده شده است.
جن در قرآن
جنّیان موجوداتی پوشیده از دید آدمیان اند. این نوع از آفریده های الهی به تصریح قرآن کریم از لهیب خالص آتش (زبانه و شعله غیر آمیخته به دود) آفریده شده اند. در میان جنّیان نیز همچون آدمیان جنس نر و ماده و نیز توالد و تناسل و حیات و مرگ وجود دارد؛ چنان که به تصریح قرآن کریم جنّیان همچون آدمیان مکلف به شریعت می باشند.
انواع جن
جن نیز مانند انسان، مسلمان و کافر دارد:نکته ای که از آیات و روایات استفاده می شود این است که: جنیان نیز همانند انسان ها مسلمان و کافر دارند. و نیز شیعه و غیر شیعه دارند. در سوره احقاف بحث فشرده ای پیرامون ایمان آوردن گروهی از جنیان به پیامبر اسلام و کتاب آسمانی او آمده است. و با آنچه بیان شد جای تردید نیست که جنیان نیز مانند ما انسان ها دارای عقاید مختلف بوده و عده ای از آنها فاسق، فاجر، ظالم و کافر ند و عده ای از آنها صالح، مومن و مسلمان می باشند و در مورد شیعه بودن بعضی از جنیان نیز شواهدی وجود دارد که صحت این مطلب نیز محرز شده است. زیرا در روایات بسیاری از لسان اهل بیت ـ علیهم السلام ـ عده ای از جنیان به عنوان شیعه معرفی شده اند.
مختار بودن جن
...

[ویکی فقه] جن (موجود). واژه «جن» از دیدگاه قرآن نام یکی از موجودات است و وجود خارجی دارد.آیات و روایات دلالت دارند بر اینکه جن مانند انسان، مکلف و مختار است و به واقع از اهداف آفرینش او عبادت حق تعالی می باشد.
جنّیان موجوداتی پوشیده از دید آدمیان اند. این نوع از آفریده های الهی به تصریح قرآن کریم از لهیب خالص آتش (زبانه و شعله غیر آمیخته به دود) آفریده شده اند. در میان جنّیان نیز همچون آدمیان جنس نر و ماده و نیز توالد و تناسل و حیات و مرگ وجود دارد؛ چنان که به تصریح قرآن کریم جنّیان همچون آدمیان مکلف به شریعت می باشند.
احکام مرتبط با جن
از احکام آن به مناسبت در باب صلات و تجارت سخن گفته اند.تسخیر جن از راه نامشروع، مانند ریاضت ها و خواندن عزائم (عوذات) مشتمل بر کفر حرام است. در حرمت آن از راه مشروع، همچون خواندن عزائمِ صحیح، اختلاف است به گفته برخی، گفتن اذان هنگام ترس از جن مستحب است.
مفهوم جن
کلمه «جن» در اصل به معنای چیزی است که از حس انسان پوشیده باشد.
منظور از جن
...

دانشنامه عمومی

جن (فیلم ۲۰۱۴). «جن» ( انگلیسی: Jinn ( film ) ) فیلمی در ژانر مهیج، ترسناک، و اکشن است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد.
عکس جن (فیلم ۲۰۱۴)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

جِنّ
(در لغت به معنای پوشیده از نظر، در زبان عربی اسم جنس است و مفرد آن جنّی است، در فارسی عامیانه آن را اسم مفرد می گیرند و جمع آن را اجنّه می گویند، ولی اجنه جمع جنین است) نوعی از مخلوقات که از حواس ما مستورند. قرآن وجود چنین موجوداتی را تصدیق کرده و دربارۀ ویژگی های آن ها مطالبی را بیان داشته است که از آن جمله است: ۱. قبل از نوع بشر خلق شده اند؛ ۲. از آتش خلق شده اند (حجر، ۲۷)؛ ۳. مانند انسان زندگی و مرگ و قیامت دارند (احقاف، ۱۸)؛ ۴. مانند سایر جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد و تناسل دارند هرچند نحوۀ توالد و تناسل آن ها برای ما مشخص نیست (جن، ۶)؛ ۵. مانند انسان دارای شعور و اراده اند و علاوه بر آن، کارهایی سریع و سخت را می توانند انجام دهند که از نوع بشر ساخته نیست مانند آنچه در داستان های مربوط به سلیمان (ع) و نیز قصۀ شهر سبا آمده است؛ ۶. مانند انسان مؤمن و کافر، و صالح و فاسد دارند (جن، ۱۱ و ۱۴؛ احقاف، ۳۱). از آیات قرآن استفاده می شود که ابلیس از طایفۀ جن بوده و دارای فرزندان و قبیله است (کهف، ۵۰؛ اعراب، ۲۷). سوره ای از قرآن به نام جن نام گذاری شده است.

جدول کلمات

از ما بهتران

مترادف ها

sprite (اسم)
شبح، روح، جن

spook (اسم)
شبح، روح، دیو، جن

deuce (اسم)
شیطان، جن، عفریت، دولو، دوخال، دوکور

goblin (اسم)
دیو، جن، جنی

bogie (اسم)
شیطان، دیو، جن

bogy (اسم)
شیطان، دیو، جن، لو لو، غول

bogeyman (اسم)
جن، مایه ترس ووحشت، لو لو

elf (اسم)
جن، پری

jinn (اسم)
جن، جنی

puck (اسم)
جن

fairy (اسم)
جن، افسون گری، پری، ساحره

jinni (اسم)
جن، جنی

fay (اسم)
جن، پری

urchin (اسم)
جن، بچه بد ذات، جوجه تیغی، خارپشت، بچه شیطان

robin goodfellow (اسم)
جن، روح خبیث

فارسی به عربی

جنی , جنیة , شبح , عربة

پیشنهاد کاربران

جن درگویش باستان ایرانیان به زن گفته می شد. و موجود خیالی و غیره . . . نیست.
حکیمان و عارفان و ادیبان و شاعران قوم عرب ( Arab با تلفظ های مفرد و جمع : آرب و آراب در اصل و ریشه به معنای رب یا رب های آغازین ) و پیامبر اسلام در راس آنان بعضی واژه ها یا الفاظ یا کلمات بنیادی و کلیدی در زبان های عبری و فارسی را اقتباس نموده و طوری آنها را تغییر داده اند که توسط آیندگان مورد نفرت قرار گیرند. دو تا از آن واژه های بنیادی و کلیدی به اختصار به شکل و شرح زیر می باشند.
...
[مشاهده متن کامل]

الف - نِفِس عبری در اصل و ریشه نَفَس بوده است به معنای نوسانات دَم و باز دَم و در داستان آدم و حوا به شکل roah و roach با تلفظ های روآه و روآخ بکار برده شده و یَهوَه پس از آفریدن آدم از گل باغ بهشت از نفس یا روآه و یا روآخ خود در بینی یا دماغ آن موجود زندگی بخشیده و الا آخر. الله در قرآن در همان داستان از روح ( همان روآه یا روآخ ) خود در کالبد آدم می دمد بدون اشاره به زندگی. کلمات روآه و روآخ در اصل و ریشه به زبان فارسی بوده اند و پسون آه و آخ در این دو لفظ به معنای دَم می باشند و پیشوند رو ریشه در مصدر روان یا جاری بودن دارد، لذا به معنای فرو رفتن و باز آمدن دَم یعنی نوسانات دم و بازدم یعنی تنفس. برای بد جلوه دادن واژه نفس عبری در قرآن مبارزه با نفس و مجاهدات نفسانی پیشنهاد داده شده است، اما در قرآن خود نفس به چهار نوع اماره و لوامه و ملامه و مطمئنه تقسیم گردیده که به قول بیانات قرآن فقط یکی از آنها یعنی نفس اماره بد می باشد، پس چرا مبارزه با سه تای دیگر که خوب هستند هم باید انجام شود تحت عنوان جهاد اکبر یعنی مبارزه بزرگ با نفس؟
ب - جان در زبان فارسی پیوسته ترین بُعد آفریدگار کائنات و عامل زندگی بخش بوده و می باشد و در قرآن به جن تبدیل شده است .
نتیجه کلی اینکه مبارزه با نفس و تقسیم آن به چهار نوع، از بنیادی ترین گمراهه روی های خیالات اوهامی در قرآن محسوب می شوند. و تبدیل جان فارسی به جن و بصورت جمع اجنه یکی دیگر از گمراهه روی های خیالی - اوهامی - ابهامی - خرافی بیانات وحیانی و حدیثی و روائی در دین اسلام می باشد.
از همه مهمتر اینکه :
آفریدگار کائنات نیافریده ست مرا بهر طاعت و بندگی و یا به لسان قرآن الا یعبدون/ بلکه تا کند مرا وانهم نه بسان ماریا مادر ایسا یعنی مریم عذرا/ الا یعنی بلکه به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش هدایت و رهنمون مرا/ تا سهیم گرداند و بهره مند نماید از عشق و زندگی جاودانه و لا آغاز و بی پایان خویش مرا / بهر گفت و شنود و بازی و لذت و شادی و آزادی در سطح کمال ایده آل در پیشگاه اعلا و والا و بیکران خویش/ با من و تو و شما یا جملگی و همگی ما/و نه فقط با محمّد و ایسا و موسا و آبراهام و نوآه/ تبدیل این نام ها در قرآن به شکل نوح و ابراهیم و موسی و عیسی با هدف گمراه نمودن پارس ها / در اواخر دوران امپراتوری ساسان ها یا زازان ها /
ساسان در اصل و ریشه به شکل زا زان بوده است به معنای زایشگر یا تولید کننده دانش و بصورت جمع به شکل زازان ها یا زازانیان به معنای زایشگران یا تولید کنندگان دانش.
کدام دانش ؟ آیا امروز اهو را مَزِدای پارسی بزرگ است یا الله آرابی به شکل اللهُ اکبر؟ که در اصل و ریشه و قبل از تولد پیامبر اسلام از ترکیب و پیوند حرف تعریف و تعَیُن اَل در زبان عربی و اله به زبان آرامی ( بخصوص زبان مریم و یوسف و ایسا و آبا و اجداد شان ) ساخته شده است.
آیه محوری و اصلی قرآن یعنی آیه توحید و شهادت به شکل. . . . . لا اله الا الله. . . . . به معنای خدای دیگری غیر از الله وجود ندارد، نبوده است بلکه در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه خود پیام اسلام به معنای زیر بوده است : . . . . نه اله بلکه الله. . .

🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
...
[مشاهده متن کامل]

13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس

جن: ونهان زیست
جنین: پنهان در رحم مادر
مجنون: کسی که عقلش پنهان است
جنت: مکانی که پنهان است
همه از ریشه معنایی �پنهان�
از نظر من جن یا jen ، در یک بُعد دیگر جهان زندگی میکنند و هیچ وقت نه انسان ها میتوانند آنها را ببینند و نه جن ها میتوانند . جن ها در ساخت مسجد سلیمان به حضرت سلیمان کمک کرده اند
آتش = تش
بودن _ استن = بد ( با ضم باء )
پس پیشنهاد اینجانب میشود :
تشبد
آتش پیکر. [ ت َ پ َ / پ ِ ک َ ] ( اِ مرکب ) مجازاً، شیطان و جن .
پس در زبان های دیگر دنیا و زبان های اروپایی نیاز نیست از واژه جعل شده کهن jinn استفاده کنند
در انگلیسی و در دیگر زبان ها واژه Jain, Jainy, Jein استفاده شود
مانند همه واژگان اوستایی دیگر که اروپا استفاده میکند
با پرهام موافقم
چون این واژه کاملا اوستایی است
و اوستایی زبان بومی ایران بوده
و جهان میانه ( شمال آفریکا، آسیای غربی، اروپا ) از آن نشاَت میگیرد
طبق این عکس شما واژه جئینی را می نگرید
که من این مدرک را از لغتنامه اوستایی گرفتم که میتوانید با افزون ( دانلود لغتنامه اوستایی ) ان را بگُمیزید ( دانلود )
...
[مشاهده متن کامل]

جن
puck ها همان جن ها هستند
اما چون اصلیت و اهمیت خودشون رو در زبان های اروپایی از دست دادند بهتره از این موقعیت استفاده کرد و واژه پاکpuck رو جایگزین جن برای اروپاییان کرد
Goblin - Demon موجوداتی خیالی که در فرهنگ های مختلف هر کدام به شکلی وجود دارند. مثلا در فرهنگ خاورمیانه جن شبیه به انسان و پاهای آن به شکل سُم است. و در فرهنگ غربی موجودی شبیه انسان ولی شاخ دار و دم دار
...
[مشاهده متن کامل]
که دمی شبیه به فلش دارد. در فرهنگ غرب موجودات خیالی متمایز بسیار زیادتری وجود دارند مانند گرگینه و الف و پری دریایی و دقیقا واژه جن رو نمیشه مترادف لاتینش رو پیدا کرد.

poltergeist
جن به معنی پوشیده، مستور ونامرئی است. درقرآن یکی ازمخلوقات خداونداست وسوره ای به همین نام آمده، درمجموع ترکیب دوحرف جیم ونون به هرتلفظ به معنی پوشیده بوده و به باغ هم از آن جهت جنت گفته شده که پوشیده ازدرخت است، ویاجنین که پوشیده دربطن مادرمی باشد، وجن پوشیده وپنهان ازنظراست.
نو عی موجود از آتش که با انسان ها مشکل دارد و از آهن می ترسد در زمان حضرت موسی در زیر زمین و در خورشید زندانی شدند در زمان سلیمان نبی به حضرت سلیمان کمک کردند تا کاخ سلیمان را بسازند
انگلیسی ها خرافاتی هستند. و در فرهنگ های مختلف غربی مثل اسکاندیناوی موجودات زیادی دار. همون جین یا جنی فیلم ارباب حلقه ها کوچولو چشم بزرگه که گول خورد خودشه یحتمل
موجود ماورا الطبیعی که از جنس آتش هست و از چشم انسان پنهانه و تو بیابون ها و کوه ها و خونه های متروکه و قدیمی زندگی میکنه. . . جنسیت زن و مرد دارن و غذا میخورن و عمرشون خیلی طولانی تر از عمر انسان هاست
...
[مشاهده متن کامل]
و قبل از انسان ها آفریده شدن. . . بسیار قدرتمند از انسان ها هستند مثلا توانایی تغییر شکل تغییر صدا مرئی و نامرئی شدن در یک آن از یک جایی به جای دوری رفتن رو دارن و از همه چی باخبرن و از آینده بااطلاع هستن

جن یعنی پوشیده، یعنی انسانهایی که از درون آنها خبر نداریم، انسانهایی که نیات آنهاپوشیده است. و باید از آنها پرهیز کرد. و هیچ معنی غیر علمی و عینی ندارد. کسانی که دوست و دشمنی آنان معلوم نیست به همین دلیل پیامبر از آنان دوری می کردند.

Goblin
جن جنس دارد و مانند انسان از زن و مرد تشکیل شده است.
به نظر من تمامی کلمات بالا اشتباه هستند. و کلمه ی درست باید باشه: "DEMON"
چرا؟!. در زبان ها باید به مفاهیم توجه بشه و نه به معادل فارسی یا انگلیسی. به قول استاد من، "زمین خوردن" که به معنای افتادان روی زمین هست، به انگلیسی میشه "Fall Down" و نه "Eat Earth".
...
[مشاهده متن کامل]

پس ما نباید معادل رو در نظر بگیریم و باید مفهوم رو در نظر بگیریم.
در اعتقادات ما، جن موجودی هست که از آتش آفریده شده، خوب و بد و درستکار و بدکار داره، و اگه جن بدکار پیدا بشه، بهش می گن شیطان. در حالی که انسان و جن بد رو هر دو به نام شیطان گفته می شن.
خب . . . حالا بیاین از لحاظ مفهومی بررسی کنیم. کدوم موجودات در فرهنگ زبان انگلیسی هستند که از آتش آفریده شده اند، معمولا شاخ دارن و آتش رو کنترل می کنن و به عنوان موجودات شیطانی شناخته می شن؟!.
بله . . . Demons. یا Demon.
Elf معمولا موجودی افسانه ای هست، ولی اگه شما بخوایین معادل فارسی پیدا کنین، پس باید به مفهوم فارسی توجه کنید، که نزدیک ترین مفهوم Demon هست، و ما حتما نباید از این کلمه اجتناب کنیم چون تمام Demon ها در فرهنگ خارجی بد هستند.
در ثانی، "جن" در اصل کلمه به معنای پنهان است، در حالی که Elf ها به وضوح دیده می شن و این Demon ها هستند که در فرهنگ انگلیسی معمولا پنهان هستند.
پس با عرض معذرت، بزنین اون دایرالمعارفتون بالا از جن رو از نو بسازید، چون Demon کلمه ی درستی هست. : ) ; )

این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان ( اربان ) از واژه پهلوىِ جینا Jina به معناى جن برداشته معرب نموده و گفته اند: الجِن ، أجنة و . . . !!! سپس ریشه سه حرفى جـ. ن. ن را از آن بیرون کشیده اند که بر پوشیدگى و پوشیده و پنهان شدن معنا دارد که صفت اصلى جنیان
...
[مشاهده متن کامل]

است و ساخته اند: جَنّ یُجَنُّ : مستور و پوشیده شدن و از آن ساخته اند : جنین یعنى پوشیده شده ( با رحم ) و از همین معنا جَنّة ( جنت ) جنات : بهشت ( جایى که از نظرها پنهان است ) و از سوى دیگر جَنّ یُجَنُّ : دیوانه شدن ، روانى شدن ( زیرا قدیمیها اعتقاد داشتند دیوانگان
جن زده یا دیوزده شده اند و جن یا دیوى تسخیرشان کرده!!! ) و از آن ساخته اند: مجنون ، مجانین ، جنون

( jon ) به معنی چون. خلق را اعنی آسمانی جن افلاک وستارکان جنبنده و ناجنبنده. ( هدایة المتعلمین فی طب ص 13 )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس