نعمت باغ

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نعمت باغ (قرآن). یکی از مهم ترین نعمت های خداوند که در آیات مختلف قرآن به آن اشاره شده است نعمت باغ است، که خداوند برای کمک به انسان باغ ها را می رویاند.
باغ و بوستان از نعمت های خداوند و شایسته شکرگزاری است:لقد کان لسبا فی مسکنهم ءایة جنتان... کلوا من رزق ربکم واشکروا له...برای قوم سبأ در محل سکونت شان نشانه ای (از قدرت الهی) بود: دو باغ (بزرگ و گسترده) ....از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را بجا آورید .... بعد از بیان نعمت های مهمی که خداوند به داود و سلیمان ارزانی داشت، و قیام این دو پیامبر به وظیفه شکرگزاری، سخن از قوم دیگری به میان می آورد که در نقطه مقابل آنها قرار داشتند، و شاید در همان زمان و یا کمی بعد از آن می زیستند، قومی بودند که خدا انواع نعمت ها را به آنها بخشید، ولی راه کفران را در پیش گرفتند، و خدا نعمت های خود را از آنها سلب کرد، و چنان پراکنده و در بدر شدند که ماجرای زندگی آنها درس عبرتی برای جهانیان شد و آنها قوم سباء بودند.قرآن مجید سرگذشت عبرت انگیز آنها را ضمن پنج آیه بیان کرده، و به قسمت مهمی از جزئیات و خصوصیات زندگی آنها در همین پنج آیه مختصر اشاره کرده است:نخست می گوید: برای قوم سبا در محل سکونتشان نشانه ای از قدرت الهی بود (لقد کان لسبا فی مسکنهم آیة).این آیت بزرگ الهی از اینجا سرچشمه می گرفت که قوم سبا با استفاده از شرائط خاص مکانی و چگونگی کوه های اطراف آن منطقه و هوش سرشار خدا داد، توانستند سیلاب هایی را که جز ویرانی نتیجه ای نداشت، در پشت سدی نیرومند متمرکز کنند، و به وسیله آن کشوری بسیار آباد بسازند، چه آیت بزرگی که عامل ویرانی تبدیل به مهمترین عامل عمران گردد؟سپس قرآن به شرح این آیت الهی که در اختیار قوم سبا قرار داشت پرداخته چنین می گوید: دو باغ (بزرگ) بود از طرف راست و چپ (جنتان عن یمین و شمال). ماجرا چنین بود که قوم سبا توانستند با سد عظیمی که در میان کوه های مهم آن ناحیه بر پا ساختند سیلاب های فراوانی را که موجب ویرانی می گشت یا لااقل در بیابان ها بیهوده تلف می شد، در پشت آن سد عظیم ذخیره کنند، و با ایجاد دریچه هایی در سد استفاده از آن مخزن عظیم آب را تحت کنترل خود قرار دهند و به این ترتیب سرزمین های وسیع و گسترده ای را زیر کشت در آورند.سپس می افزاید: ما به آنها گفتیم از این روزی فراوان پروردگارتان بخورید که این شکر او را بجا آورید (کلوا من رزق ربکم و اشکروا له). شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده مهربان (بلدة طیبة و رب غفور).این جمله کوتاه مجموعه نعمت های مادی و معنوی را به زیباترین وجهی منعکس ساخته از نظر نعمت های مادی سرزمین پاک و پاکیزه داشتند، پاک از آلودگی های گوناگون، از دزدان و ظالمان، از آفات و بلاها، از خشکسالی و قحطی، از ناامنی و وحشت، و حتی گفته می شود از حشرات موذی نیز پاک بود.هوایی پاک و نسیمی فرح افزا داشت، و سرزمینی حاصلخیز و درختانی پر بار و اما از نظر نعمت معنوی غفران خداوند شامل حال آنها بود، از تقصیر و کوتاهی آنها صرفنظر می کرد، و آنها را مشمول عذاب و سرزمینشان را گرفتار بلا نمی ساخت.اما این ناسپاس مردم قدر این همه نعمت را ندانستند از بوته آزمایش سالم بیرون نیامدند، راه کفران و اعراض را پیش گرفتند، و خداوند نیز آنها را سخت گوشمالی داد. از اینکه در آیه، به شکرگزاری برای نعمت فرمان داده شده، مطلب مزبور قابل استفاده است.
تقبیح ناسپاسی مردم
وجعلنا فیها جنت من... • ... افلایشکرون. و در آن باغ هایی ... ساختیم..... آیا شکر خدا را بجا نمی آورند؟! این آیه هدف آفرینش این درختان پر بار را چنین بیان می کند: غرض این است که از میوه آن بخورند، در حالی که دست آنها در ساختمان آن کمترین دخالتی نداشته، آیا شکر خدا را بجا نمی آورند! (لیاکلوا من ثمره و ما عملته ایدیهم ا فلا یشکرون).آری میوه هایی که به صورت غذای کامل بر شاخسار درختان ظاهر می شود بی آنکه کمترین نیازی به پختن و یا تغییرات دیگر داشته باشد به مجرد چیدن از درخت قابل استفاده است، و این نهایت لطف و عظمت پروردگار را درباره انسان ها نشان می دهد.حتی این غذای آماده و لذیذ را آن چنان بسته بندی کرده که برای مدت زیادی قابل نگهداری است، بی آنکه ارزش غذایی خود را از دست دهد، بر خلاف غذاهایی که انسان از مواد طبیعی خدا داد با دست خود می سازد که غالبا به سرعت فاسد می شود! تفسیر دیگری در باره معنی آیه نیز وجود دارد که آنهم قابل ملاحظه است، و آن اینکه: قرآن می خواهد هم اشاره به میوه هایی کند که به دون تغییر مورد استفاده قرار می گیرد، و هم به انواع غذاهای مختلفی که با انجام عملی روی این میوه ها به دست می آید، در هر صورت، هدف آن است که حس حق شناسی و شکرگزاری انسان ها را تحریک کند تا از طریق شکرگزاری قدم در مرحله معرفت پروردگار بگذارند، که شکر منعم نخستین گام معرفت کردگار است. افلا یشکرون، این جمله ناسپاسی مردم را تقبیح نموده، آنان را در این کار سرزنش می کند. و سپاسگزاری مردم از خدا در برابر این تدبیر به این است که: نعمت های جمیل خدا را عملا و نیز به زبان اظهار بدارند، و خلاصه اظهار کنند که بندگان او، و مدبر به تدبیر اویند، و این خود عبادت است، پس شکر خدا عبارت است از اینکه، به ربوبیت او، و اینکه تنها او معبود و اله است اعتراف کنند.

پیشنهاد کاربران

بپرس