پیشنهادهای غزال سرخ (١,٢٩٢)
به لطفِ به پشتوانه ی به مددِ به یاریِ به واسطه ی
به نقل از هزاره: 1. سرگرم کننده مشغول کننده لذتبخش خوشایند دلپذیر 2. پذیرایی مهمانی
اجرایی عملیاتی عملی
به نقل از هزاره: غیرقابل توضیح توضیح ناپذیر تبیین ناپذیر غیرقابل تبیین توجیه ناپذیر پیچیده بغرنج غیرقابل فهم
به نقل از هزاره: 1. [وضعیت بیمار، وضع اجتماعی] بحرانی، حساس وخیم، خطرناک سخت، حاد 2. [نوشته، تحلیل، نسخه] انتقادی 3. [شخص، نگاه] نکته سنج، نقاد، خرده ...
به نقل از هزاره: 1. به طور مؤثری، به طرز کارایی، به طور ثمربخشی 2. در واقع، عملاً، در حقیقت
خاطرجمع به نقل از فرهنگ پویا: آسوده آسوده خاطر راحت
به نقل از هزاره: به طور فزاینده ای به طور روزافزونی بیش از پیش بیشتر و بیشتر
نهایتاً در نهایت بالأخره سرانجام [در محاوره] آخرش، [در نقش قیدی] عاقبت،
پیشاپیش از قبل همین طوری هم تا همین حالا هم تا همان زمان هم
به نقل از هزاره: 1. دست نخورده، سالم؛ تازه؛ بکر 2. قدیمی، اولیه
به نقل از هزاره: ( عامیانه ) 1. کس 2. ( به طعنه ) آدم خوارکس ده، خوک کثیف
به یک معنی به نوعی به تعبیری به عبارتی از یک جهت،
به نقل از هزاره: 1. مطمئن شدن ( از /که ) ، خاطرجمع شدن ( از/که ) ، اطمینان حاصل کردن ( از/که ) 2. کاری کردن که
حدودِ تقریباً نزدیک به
میزان فروش
به نقل از هزاره: 1. تصویر؛ نقاشی، طرح؛ تابلو؛ عکس؛ چهره، پرتره 2. مظهر زیبایی، جلوه ی زیبایی؛ چیز تماشایی، چیز دیدنی 3. ( مجازی ) تصویر، توصیف؛ شرح 4 ...
به نقل از فرهنگ پویا: سرجای اول برگشتن
1 - act in such a way as to have an effect on each other. 2 - communicate or be involved directly. تعامل داشتن سروکار داشتن روابط متقابل داشتن بر ...
دست یاری رساندن کمک کردن یاری رساندن کمک رساندن
به نقل از هزاره: داستانی خیالی تخیلی غیرواقعی
تریلیون هزار میلیارد
به نقل از wiktionary: . We have performed an action successfully مثال: . This key doesn't seem to fit the lock. . . ah, there we go; it's starting ...
به نقل از هزاره: 1. [لبخند، رفتار] گرم، صمیمانه، محبت آمیز، دوستانه 2. [ساختمان، اتاق] مطبوع، دلپذیر، دلچسب، باروح
امرار معاش کردن درآمدزایی کردن گذراندن زندگی
ادامه، به نقل از هزاره: 1. [محل سکونت و غیره] مجتمع، کوی 2. حیاط، محوطه
به نقل از کمبریج: to affect other people's opinion of someone or something, especially in a bad way تأثیر گذاشتن بر تأثیر داشتن بر مثال ها: When one ...
خدمات درمانی مراقبت های پزشکی
Is yet to come=has not come yet, but we expect it to come in the future. The best is yet to come - the exact meaning depends on the context, but it ...
فلان و بهمان
به نقل از هزاره: ( مجازی ) به سراغ کسی رفتن به فکر کسی بودن
From Longman Dictionary of Contemporary English feed into something ( phrasal verb ) : to have an effect on something or help to make it happen The ...
بهترین و گویاترین معادل: نقطه مطلوب
به نقل از هزاره: 1. مخاطب قرار دادن، طرف صحبت قرار دادن، خطاب کردن به 2. [نامه، بسته] عنوان نوشتن روی؛ نشانی نوشتن روی 3. [درخواست، شکایت و غیره] ارس ...
به نقل از هزاره: 1 - جالب اینکه، شگفت اینکه، گفتنی اینکه، شایان ذکر است که 2 - به طرز استثنایی، به طور چشمگیری، به نحو فوق العاده ای
سخت کار کردن به شدت کار کردن
به نقل از لانگمن: used when you want to emphasize that something is true about almost all of a group of people or things مثال: The vast majority of ...
املای درست کلمه این است: scenario
در حالی که در هنگامی که وقتی که همزمان که
فرهنگ هزاره: مربوط، مطرح، بجا، مناسب
به نقل از هزاره: 1. مؤثر، کارا، کارآمد، کارگر، کاری، اثربخش 2. گیرا، چشمگیر، خیره کننده، برجسته 3. واقعی، حقیقی، فعلی، موجود، حاضر، حی و حاضر 4. ( نظ ...
به نقل از هزاره: بسیار خیلی زیاد بی نهایت بی اندازه بی حد به منتها درجه به غایت
به نقل از فرهنگ پویا: 1 - تا 2 - نزدیک به، قریبِ
به نقل از هزاره: 1. خوشبختی، سعادت، بهروزی؛ رفاه، آسایش؛ ثروت 2. رونق، رواج، ترقی، پیشرفت
جای تعجب ندارد که جای شگفتی نیست که به نقل از هزاره: عجیب نیست که تعجبی ندارد که
لذت جویانه لذت طلبانه کامجویانه خوشباشانه
به نقل از هزاره: مستعدِ آماده ی
به نقل از هزاره: [تجربه] عملی
به نقل از هزاره: برخلاف انتظار دور از انتظار خلاف شمّ مغایر شمّ
نزدیک بود که چیزی نمانده بود که نزدیک است که چیزی نمانده که به زودی