پیشنهادهای غزال سرخ (١,٢٩٢)
ارتباط داشتن با تماس داشتن با رابطه داشتن با در تماس بودن با
نقدی پول نقد نقداً
عامل تعیین کننده
از صفر شروع کردن از هیچ شروع کردن از دوباره شروع کردن با هیچی شروع کردن با صفر شروع کردن دست خالی شروع کردن دست خالی کاری را آغاز کردن
به فکر ِ ( کسی یا چیزی ) افتادن به یادِ ( کسی یا چیزی ) افتادن
به نقل از هزاره: کلیدی، اصلی، مهم، عمده ( . adj )
به نقل از هزاره: سبک، مُد
به نقل از هزاره: زندگی پروپیمان زندگی پربرکت پزندگی خوب زندگی مرفه ( مذهب ) زندگی پرهیزکارانه
دارای شهرت جهانی . . . که در جهان مشهور است نامدار جهانی جهان آشنا
ماتریالیسم مادی گرایی پول پرستی
صفحه ی خورشیدی پنل خورشیدی
به نقل هزاره: [شخص] جسور، گستاخ، وقیح [رفتار] گستاخانه، وقیحانه
یک شبه ناگهانی
امرار معاش کردن از طریقِ گذراندن زندگی با کار در
همخوان منطبق مطابق
نقل از فرهنگ هزاره: come to do sth: ۱ - به منظور انجام کاری آمدن ۲ - سرانجام به جایی رسیدن که، بالاخره، دست آخر پیشنهادِ شخصی: نهایتاً آخرالامر ارتج ...
به نقل از هزاره: 1. درواقع، عملاً 2. [قانون] جاری، مُجرا ( فلسفه ) علت و معلول
very modern and using the most recent ideas and methods به نقل از کمبریج فوق پیشرفته آخرین مدل ( برای خودرو ) به روز مدرن ترین
منع عبور و مرور منع رفت و آمد
راهبری شرکتی این اصطلاح در متون تخصصی فارسی کاملاً جاافتاده است. برای مثال، می توان به صفحه ای مراجعه کرد که در نورمگز وجود دارد و انبوهی مقاله را د ...
همه ی شرایطِ [مندرج در تقاضانامه ای، درخواستی، کاری و غیره را] داشتن
be beneficial to someone, especially to their health برای کسی خوب بودن به نفع کسی بودن به حال کسی مفید بودن
به نقل از هزاره: مطرود رانده شده محروم از محبت
With this said is a way of saying In the light of what has been said what I have said what you have said what he/she has said and then something ev ...
کسری از ثانیه
به نقل از: Merriam - Webster : to be very important : to matter most or very much مثال: . The size of the engine can make all the difference. . ...
همه ی تلاش را کردن نهایت تلاش را کردن از جان و دل مایه گذاشتن
به نقل از هزاره: تا چه حد تا چه اندازه
If something such as your job, career, or reputation is on the line, you may lose or harm it as a result of what you are doing or of the situation yo ...
به نقل از هزاره: 1. به صورت کامل، به صورت یکپارچه 2. در کل، کلاً، همگی
به نقل از میریام وبستر: to open suddenly and quickly
میانجی واسطه آشتی دهنده
تاثیر گذاشتن make a deep impression on تاثیر عمیق بر . . . گذاشتن
سراغ چیزی رفتن چیزی [تازه] را امتحان کردن
مدت ها مثال: I could stay here for ages می توانم مدت ها اینجا بمانم.
completely fill or suffuse. اشباع شدن
به نقل از هزاره: اعتقاد داشتن به دنبال کردن پی چیزی را گرفتن
نور زیاد روشنایی تابناک روشناییِ زیاد روشنایی پرنور
به نقل از مک میلیان: . used when a situation is not satisfactory but there is nothing that you can do to make it better مثال: . It's not really fai ...
a long and often difficult process of personal change and development
به نقل از هزاره: 1. تمام راه، تمام مسافت؛ تمام مدت، تمام وقت، یکریز 2. کاملاً، تماماً
فراز و فرود افت و خیز ظهور و سقوط برآمد و فروکش اوج و حضیض فراز و نشیب
به نقل از هزاره: غیرموجه نالازم ناموجه بی دلیل غیرضروری غیرلازم غیرمجاز
به نقل از هزاره: 1. از همه جهت، از هر جهت 2. برای همه کس، برای همه
به نقل از هزاره: بازرسی وارسی بازدید کنترل معاینه امتحان سرکشی ( به )
به نقل از هزاره: به هوش آمدن حال کسی جا آمدن جان گرفتن دوباره جانی گرفتن از نو زنده شدن
( on the online dating app Tinder ) indicate that one finds someone attractive ( or unattractive ) by moving one's finger to the right ( or left ) ac ...
امثالِ نظایرِ به نقل از کمبریج: :someone or something that is equal to or as important as the person or thing being mentioned We haven't seen the l ...
به نقل از آکسفورد: not providing encouragement or emotional help مثال: "the family environment is unsupportive" ناپشتیبان غیرحامی
به نقل از کمبریج: to stop someone developing or doing as well as they should مثال: . She felt that having children would hold her back جلوی پیشرفت ...