تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از کمبریج: to stop someone developing or doing as well as they should مثال: . She felt that having children would hold her back جلوی پیشرفت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از هزاره: ( رسمی ) بهینه ساختن بهینه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از Oxford Languages: long ago گذشته ی دور خیلی وقت پیش آن قدیم ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

in a place where real, practical work is done در صحنه ی عمل در صحنه ی واقعیت در میدان عمل "the troops on the ground are cynical"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فناوری پیشرفته اَبَرفناوری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ناگهان اتفاق افتادن ناگهان روی دادن ناگهان رخ دادن ناگهان سربرآوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از هزاره: ( محاوره ) مواظبت کردن از مراقبت کردن از حواس کسی به . . . بودن چشم کسی به . . . بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از هزاره: 1. سرگرمی، تفریح، مشغولیت 2. [تئاتر، سیرک و غیره] برنامه، نمایش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از هزاره: [اتاق و غیره] مرتب کردن، نظم بخشیدن به، ( چیزی را ) سر جای خود گذاشتن [خرابی] تعمیر کردن، ترمیم کردن، جبران کردن [روابط ] اصلاح کردن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

در سراسرِ [شب، روز، سال، . . . ] در طولِ [شب، روز، سال. . . ]

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از هزاره: اساساً از بنیاد علی الاصول

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از هزاره: 1. الهام 2. منبع الهام، الهامبخش 3. ( محاوره ) فکر خوب، فکر بکر 4. ( مذهب ) وحی 5. دم، شهیق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

پرچالش چالش برانگیز چالشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

جد بزرگ پدرجد جد اعلا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از فرهنگ پویا: 1 - افراط، زیاده روی، مبالغه 2 - افراطی به نقل از هزاره: 1 - ( نظامی ) توانایی کشتار بیش از حد کشتار بیش از حد قتل عام 2 - ( م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از: Oxford Languages know about something or about how to do something مثال: "I didn't have a clue what was happening" درباره ی چیزی دانستن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از هزاره: قهرمانی رشادت دلاوری شجاعت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

رهبر نمادین رهبر تشریفاتی به نقل از هزاره: 1 - [در جلوی کِشتی] مجسمه 2 - [مجازی] مقام تشریفاتی، مقام نمادین 3 - آدم پوشالی، مترسک، لولوی سر خرمن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

from Oxford Languages: very nearly

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مایحتاج

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

صاف و پوست کنده رک و صریح صاف و صریح

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از فرهنگ پویا: ( به چیزی ) ادامه دادن ( چیزی را ) دنبال کردن پشت ( چیزی را ) گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پررشد به سرعت در حال رشد سریعاً در حال رشد با رشدِ بالا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اصل پذیرفته شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از هزاره: دمر، دمرو prone to: مستعدِ، آماده ی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در این حوالی در این اطراف در این گوشه و کنار در این دور و بر حوالیِ اینجا در این نزدیکی در این نزدیکی ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

[آموزشِ] عالی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تعبیر دیگر حسن تعبیر تعبیری است از. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از هزاره: 1. بهترین، مناسب ترین، مطلوب، مناسب 2. حد مطلوب، بهترین حد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تمام است. تمام شد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از هزاره: پشت سر هم پی درپی متولی یکی پس از دیگری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از فرهنگ پویا: ناآرامی، آشوب، شورش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

. keep abreast of current thinking or developments "resorts need to move with the times by providing clean beaches and modernized hotels" همگام با ز ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

lead to end [چیزی را] به پایان سوق دادن پایان [چیزی را] رقم زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از Merriam - Webster. com Dictionary to change as conditions change به روز بودن به روز ماندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از هزاره: 1. جن گیری، عزایم خوانی، استعازه، زارگیری 2. عزایم، دعا، تعویذ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

. If you say that something is the case, you mean that it is true or correct مثال: You'll probably notice her having difficulty swallowing. If this ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

چراغ سبز اجازه مجوز [به کسی] چراغ سبز [نشان دادن] به نقل از هزاره: اجازه ی کار مجوز ادامه کار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

بازی ویدئویی ویدئو گیم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

در عمل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از هزاره: [بلیت هواپیما، قطار، و غیره] درجه دو پیشنهاد دیگر: بلیت ارزان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

بیش از هر چیز دیگری بیش از همه چیز بیش از همه فراتر از همه فراتر از هر چیز دیگری ورای هر چیز دیگری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

نقل از هزارهک 1 - با کمال تعجب 2 - به طور شگفت انگیزی، به طرز تعجب آوری، به نحو غیرمترقبه ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مضطرب پریشان حال نگران استرسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیشرفت کردن پیشروی کردن جلو رفتن به پیش رفتن موفق شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به نقل از هزاره: 1. [رفتار] خودبینانه، خودخواهانه، مغرورانه، خودپسندانه؛ [شخص] ازخودراضی، خودبین، خودخواه، خودبین، غرّه 2. بامحبت، مهربان، حاضربه خدم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

inexpensive clothing produced rapidly by mass - market retailers in response to the latest trends. لباس ارزان قیمت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

فولکس قورباغه ای Volkswagen Beetle

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

روی موضوعی قفل کردن توی موضوعی گیر کردن به موضوعی گیر دادن و دنبالش رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

to sound true مثال: . Her explanation didn't ring true درست به نظر رسیدن