پیشنهادهای میثم علیزاده لشکانی (٢,٣٤١)
جشن نامزدی
رنگ های تو چشم، رنگ هایی که متمایز هستن از بقیه و برجسته
املای درست: neutral
هر چند وقت یکبار
Pay their ( last ) respects ادای احترام کردن
Apart from that: جدای از این Aside from that: در کنار این
چهچه زدن پرنده ) یا وقتی کسی با صدای آهنگین کلمه ای رو میگه )
benefit something Take advantages of something Exploit Utilize البته اخری یعنی استفاده عملی از چیزی کردن
Concerned with related to
● مسیر انحرافی وقتی مسیر اصلی بسته است ● انحراف ● پرت کردن حواس، اغفال ● تفنن، مشغولیت
بر خلاف ظاهر لغت که به یه جور سرمایه گذاری شبیه هست، معنیش میشه: پولی که برای هزینه های پیش بینی نشده زندگی کنار میزاری
● صفت: مهربان A kindly old man ● قید: از روی محبت، با مهربانی She kindly helped me with my oroblems. ● یک معنی قدیمی هم داره که به اصطلاح ما ایرانی ...
بعضی جاها معنی "معرکه" ، " خیلی عالی" ، " پر سر و صدا ( چیزی که باعث غوغا بشه، حالا مثبت یا منفی ) " میده اساتید دیسلایکر دقت کنن که بنده عرض کردم ب ...
Relief, ease
مبتنی بر کارایی
دوره ای از شبانه روز که از طلوع خورشید شروع و با غروب خورشید به پایان میرسه، به زبان عامیانه "وقتی روزه"
● رو کردن
املای درست: casualty معنی: قربانی، تلف شده Casualties : تلفات
● راست کرداری
● دست از سر کسی برنداشتن
●از انجام کاری طفره رفتن یا شانه خالی کردن مترادف: to pass the buck
دریافت و انتقال اطلاعات ( تو اداره ها و شرکت ها به عنوان واحد مربوط به داده ها و وبسایت اونجا مد نظر هستش )
فرق multiplier و coefficient رو ریاضی وار بهتون بگم دوستا گلم: 6�4= 24 اینجا عدد ۶، ضریب ( ضرب کننده ) برای عدد ۴ هست که خودش ضرب شوندست، به ۶ میگن ...
به دنبال سرنخ و سرمنشا چیزی رفتن، جستجوی دقیقتر در مورد چیزی
از والدینی . . .
Sulk, go into a sulk
ظرف فلزی ( معمولا حلبی ) برای حمل مایع ( معمولا نفت یا بنزین ) ● مثلا همون ۲۰ لیتری خودمون ولی فلزی
Put the blame on others
Take the blame
کسی که در واقعا گرداننده و حفظ کننده اون صمیمیت و حال خوب تو یه مهمونی هست، محور بودن تو یه مراسم
Impulse On impulse: از روی هوا و هوس، از روی یک میل ناگهانی
● صدق کردن
apply
صدای جیر جیر ( ترمز خودرو یا دوچرخه یا همچین صدایی ) ، صدای جیغ مانند ( درآوردن )
To feel awkward
● به اصطلاح He went to Germany to search about, in quotation marks, " vikings" and find out mre about their lives.
1. رسیدن به کسی یا چیزی که ازش عقبی 2. ملحق شدن 3. وقتی شخصی را ملاقات میکنی ( بدون قرار قبلی ) و در مورد اتفاقاتی که از آخرین باری که یکدیگر رو دیدن ...
پوشش گیاهی انبوه
املای درست: Rumour یا Rumor جفتش درسته، اولی بریتیش، دومی امریکن
● یه زمانی
یخچال فریزر
محوطه و حیاط مزرعه ای ( که توش طویله، باغچهو اینجور چیزا هست و معمولا به زمین های کشاورزی وصله )
خود رو ( وقتی گیاهی در یک منطقه بدون اینکه انسان دخالتی داشته باشه رویش میکنه )
● خشن و ترسناک Ferocious dogs ● بی امان و شدید Ferocios battle
( تاثیر ) خود را نشان دادن
● سالم، سلامت Healthy economy /diet /child ● مثبت Healthy attitude ● اگر در مورد مقدار یا تعداد بود یعنی خیلی زیاد Healthy amount/number of
● عد زوج ● حتی ● هموار، یک دست ● ادامه دار ( با یک کیفیت یا حالت ) ، یه جور
Carcinoma
زیبا جلوه دادن، زیبایی بخشیدن
● Cotton: در انگلیسی به گیاه پنبه میگن و قاعدتا پارچه یا منسوجی که روش اینو نوشته باشه یعنی " از جنس پنبه" ● linen: در انگلیسی به ساقه گیاهی به نام f ...