پیشنهاد‌های علی باقری (٢٨,١٢١)

بازدید
٢,٥٢٣
پیشنهاد
٢٣

گازهای گلخانه ای Green house Gases : [اصطلاح زیست محیطی]شامل بخار آب، دی اکسید کربن، اکسید نیتروژن، ازن و متان است که در اثر برخی از فعالیت های انسان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به موش در زبان ترکی سیچان ( Sichan ) گفته می شود در معنی لغوی حیوانی که مکرر و لحظه به لحظه فضله اندازد و در معنی اصطلاحی ترسو . ترکی استانبولیsıchan ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

زهره: دکتر شفیعی کدکنی در مورد " زهره" می نویسد : ( ( ستاره ی ناهید یا بیدُخت ( بَغ دُخت : خدای دختر ) در اساطیر قدیم عقیده داشته اند که زهره زنی بو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

نهنگ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " نهنگ" می نویسد : ( ( نهنگ در دری کهن در معنی تمساح بکار می رفته است. و نام جانداری که امروز نهنگ خوانده می شود ، وا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

بغداد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " بغداد" می نویسد : ( ( بغداد در پهلوی در ریخت بکدات bakdat نامی ایرانی است ، به همان سان که نام سرزمین نیز : " عراق ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جاده : [ اصطلاح راهنمایی و رانندگی] راه خارج از شهر برای عبور و مرور .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

واژه ی کافر به معنی پوشاننده ی حقیقت و انکار کننده ی آن است اصل کافر از ستاک کپر گرفته شده بعد از ورود کپر به زبان عربی، عرب چون پ نداشته پ به ف بدل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

شمشیر: دکتر کزازی در مورد واژه ی "شمشیر" می نویسد : ( ( شمشیر در پهلوی samšēr بوده است این واژه را برآمده از safna به معنی آهن دانسته اند که ریختی دی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

خوب: دکتر کزازی در مورد واژه ی "خوب " می نویسد : ( ( خوب در پهلوی hūp بوده است . ) ) ( ( سرش راست بر شد ، چو سرو بلند؛ به گفتار ، خوب و خرد کارْبند ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

اتفاق آرا Unanimity : [ اصطلاحات مجلسی ] موافقت یا رضایت کلیه اعضای یک گروه در موردی خاص در مورد مباحث پارلمانی، موافقت کلیه نمایندگان مجلس اعم از اک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

نِژند:اندوهناک و پژمان دکتر کزازی در مورد واژه ی " نِژند" می نویسد : ( ( نِژند به معنی اندوهناک و پژمان است، می انگارم که " ن " در آن پیشاوند است ؛س ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

شرم: در پهلوی با همین ریخت کار برد داشته است . ( ( خداوند رای و خداوند شرم ؛ سخن گفتنش خوب و آوایْ نرم. ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کورد ( Chord ) [اصطلاح پاراگلایدر]: وتر بال - اندازه بین لبه حمله ( جلویی ) تا لبه فرار ( عقبی ) یک بال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

قلوه :قُل در زبان فارسی وعرب به معنای حلقه وچیز مدور می باشد و پسوند وه یا به را ما در کلماتی مانند کلبه ( سایبان ) - گربه - دنبه می بینیم همچنین سنگ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فن : اگر واژه پند ( =راه ) ریشه ی واژه فن نباشد میتوان واژه سُغدی غَنγan به معنای صنعت مهارت را ریشه واژه امروزین فن دانست همانطور که در واژگان الغنج ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فتراک کسی را گرفتن : از وی دادخواهی کردن و به وی متوسل شدن مستان از من آنچه شه فرمود گرنه فتراک شه بگیرم زود ( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

لیمو : واژه لیمو از واژه لم گرفته شده که به معنی نرم می باشد لم با لوم عربی و لیم فارسی قدیم و لمه به معنی نرمی هم ریشه می باشند که به معنای نرمی هست ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

deep : یعنی عمق و ته و پایان هر چیز این واژه با واژه دیب و دیپ ترکی به معنی ته و عمق و پایین ترین قسمت هر چیز سنجیدنی است. مثل ته یک ظرف . الیم چاتم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

واژه ی cover انگلیسی تغییر یافته ی کافر عربی و کپر فارسی است. واژه ی کافر به معنی پوشاننده ی حقیقت و انکار کننده ی آن از کپره فارسی به معنی پوشاننده ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مرغ: در پهلوی مرو murw بوده است . و مرغ خرد یا مرغک مرویزک murwīzag . ( ( دد و مرغ و نخچیر گشته گروه برفتند ویله کنان سوی کوه. ) ) ( نامه ی باستا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مژده: دکتر کزازی در مورد واژه ی " مژده" می نویسد : ( ( در مژده چنان می نماید که " ه" پساوند است . اگر چنین باشد . ریخت کهن تر از واژه مژدگ mujdag می ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

اَلَنگو در زبان آذری می شود " قولباق "

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

رها: دکتر کزازی در مورد واژه ی "رها " می نویسد : ( ( رها در پهلوی در ریخت رهاگ rahāg بکار می رفته است . رها صفتی است پساوندی و در ریخت فاعلی که از دی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تینت: ( Tint ) :[اصطلاح پلیمری] تینت عبارتی است در تئوری رنگ که برای تشخیص نحوه تفاوت رنگ از پرده رنگ اصلی مورد استفاده قرار می گیرد، در واقع ترکیب ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دکتر کزازی در نوشته های خود واژه " بَوَنْده" را به جای واژه ی " کامل" به کار برده است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به مهر کشیدن چیزی یا جایی: به جای بلند بردن آن عنبرین طره سرای سپهر طره ماه درکشید به مهر یعنی :شب عنبرین زلف ، تخت ماه را به بلند ترین جای سرای سپهر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Garden - باغ: این ریشه ایرانی است. زیرا درروستاهای ایران واژه کرت که درحقیقت باغچه های مخصوص مو و سایر درختان می باشد به کارمی رود. درگویش کرمانی گار ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

خویش : مخالف بیگانه ، خودی دکتر کزازی در مورد واژه ی خویش می نویسد : ( ( خویش در پهلوی خوش xwēš بوده است . ) ) هُشیوار دیوانه خواند ورا؛ همان خویش ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

آرام: دکتر کزازی در مورد واژه ی آرام می نویسد : ( ( آرام در پهلوی در ریخت رام بکار برده می شده است . ) ) ( ( وزان پس، ز آرام، سردی نمود؛ ز سردی هما ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

واژه های " خندق ، قنات، کانال" همان واژه ی " کندن" فارسی می باشند که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در زبان آذری به جوانمرد" ایگیت" گفته می شود . حیدربابا، ایگیت امک ایتیرمز، ( حیدر بابا آگاه باش و بدان که جوانمرد هیچ وقت نان و نمک و زحمت کسی را از ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

قرومساق یک واژه ترکی است مثل واژه ی باقیرساق به معنی روده که موقع گرسنگی سر و صدا راه می اندازد. بنابراین قرمساق اسم فاعل است از مصدر ترکی" قوروشدورم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

ریجکت یا رد ( Reject ) : [اصطلاح مقاله نویسی]به معنای رد شدن مقاله از سوی مجله است وتلخ ترین اتفاق برای یک محقق است. ممکن است مقاله به دلیل عدم همخوا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

فیواستار ( Favstar ) :[ اصطلاح توییتر] توییت هایی که بیش از ۱۰۰۰ فیو بخورند، اصطلاحاً فیواستار می شوند.

پیشنهاد
١٠

هر که بامش بیش برفش بیشتر [ عامیانه ، ضرب المثل] هر کس داراتر است گرفتار تر است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کیک :واژه ای هند واروپائی مشترک بین زبان فارسی وانگلیسی به معنای نان شیرین این کلمه را درخراسان کاک در زبان تالشی کوکا ودراصفهان کاکولی می گوبند درکر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

جُل :جُل یا چُل ، به زبان ترکی چؤل . به پارچه ای کهنه ای گفته می شود که از زیر پالان یا زین بر پشت حیوان می اندازند تا پالان و زین پشت حیوان را زخمی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

واژه ی خان با واژه ی انگلیسی king ، کی و کیان فارسی هم ریشه می باشد . زیرا ( King ) پادشاه انگلیسی وKonig آلمانی و واژه های مشابه درسوئدی دانمارکی ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کلمه غائط به معنای محلی است که نسبت به اطراف خود گود باشد، و مردم صحرانشین همواره برای قضای حاجت به چنین نقطه هائی می رفتند، تا به منظور رعایت ادب نس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

drug تغییر یافته ی واژه ی داروی فارسی است. دارو یعنی منسوب به درخت . دار در زبان فارسی به درخت گفته می شود و حرف واو هم پسوند نسبت است مثل پارو ، ج ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بها:در پهلوی در ریخت وهاگ wahāg بکار می رفته است . ) ) ( ( که گر بودنی باز گوییم راست به جان است پیکار و جان بی بهاست ) ) ( نامه ی باستان ، جلد ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جشن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " جشن" می نویسد : ( ( جشن در پهلوی در ریخت یشن yašn بکار می رفته است . ریختی دیگر از آن ، در این زبان یسن yasn است ، ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بلاگ یا وب نوشت: [ اصطلاح وبلاگ ]به صفحۀ اینترنتی که در آن افراد می توانند به صورت شخصی یا گروهی از موضوعات مختلفی دربارۀ خود یا کسب و کارشان مطلب بن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

توک یا تؤک در زبان ترکی به مو گفته می شود . تؤکْلو یعنی مودار ، پشمین .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خشم شب :خشم شب اقدامی است که به جهت شبیه سازی حمله ناگهانی دشمن برای سربازها انجام می شود و در دوره آموزشی رخ می دهد. معمولا خشم شب را هر چند شب یک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بدرد گریستن : در دل گریه کردن ، بی صدا و آرام گریه کردن "چون بشنید جزعی نکرد چنانکه زنان کنند، بلکه بگریست بدرد. " تاریخ بیهقی، دکتر فیاض، ۱۳۸۴ ، ص ۲ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کت: ریشه واژه کت ایرانی است . این لباس مخصوص ایرانیان بوده . این لباس را ایرانیان از روی لباس های دیگر می پوشیدند . در آثار ادبی همچون شاهنامه و دیوا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

باز: در پهلوی اپاچ apāč بوده است. ( ( به دو هفته گردد تمام و درست بدان باز گردد که بود از نخست. ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به گوشت در زبان ازبکی Gosht ، تاجیکی Gusht ، پشتو ( غوښه ) ، اردو ( گوشت ) ، سندی گوشت ، اویغوری ( گۆش ) گفته می شود . همچنین در زبان هندی maans و در ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

اوْردوُ = اور ( وسط ) دو ( پسوند ) = مرکز ، پایتخت ، مرکز مملکت ، قشون وتجهیزاتشان ، محل گشت و گذار که بصورت گروهی می روند ، محل تفریح و تفرج ؛ اردوک ...