ارمیای نبی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ارمیای نبی (اشموئل). یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل در دوره سقوط اورشلیم به دست بُخْتُ نُصَّر، اِرمیای نبی است.
ارمیا ابن حلقیا از پیامبران یهود در قرن ۶ ـ ۷ قبل از میلاد بوده که در قرآن به طور صریح از او نامی به میان نیامده است؛ ولی منابع تاریخی و تفسیری و روایی در ذیل برخی آیات از او یاد کرده اند.
که عمده این یاد کردها درباره برخی حوادث سیاسی و اجتماعی یهود است. نام او در منابع اسلامی به گونه های متعدّدی گزارش شده است: اِرمیا، اِرمیاء، اُرمیا، اورمیا و یرمیا. واژه «یرمیا =Jeremiah» در زبان عبری به معنای «رفعت یافته از سوی خدا، منصوب از سوی او، خدا تیر می افکند یا به زیر می اندازد» آمده است.
ارمیا در عهد عتیق اهمّیت ویژه ای داشته است و کتاب مستقلی به نام او در اسفار تورات به چشم می خورد. او بنا به گزارش تورات در روستای عناتوت در نزدیکی اورشلیم (واقع در ۶ کیلومتری شرق بیت المقدس کنونی) از خانواده ای کهانت پیشه به دنیا آمد. سکونت خانواده او در منطقه ای موسوم به بنیامین، احتمالا نشان دهنده انتساب وی به شاخه بنیامینی از بنی اسرائیل است؛ گرچه ابن عساکر و ابن خلدون او را از سبط لاوی بن یعقوب دانسته اند. برخی نیز احتمال داده اند او از نسل «ابیاتار شیلوی» کاهن عصر سلیمان است که به دستور وی به عناتوت تبعید شده بود.

تاریخچه نبوّت ارمیا
ارمیا در دوره افول آشوریان و به قدرت رسیدن بابلیان و رقابت آن دو امپراتوری با حکومت مصر می زیسته است. دوره حیات او به دلیل هم زمانی با تبعید یهودیان به بابل، نقطه عطف مهمّی در تاریخ یهود به شمار می رود.
تجزیه کشور یهودیه به دو بخش شمالی و جنوبی و جنگ های پیاپی میان آن ها و رواج شرک و ستم و بت پرستی میان یهودیان و ضعف و بحران اقتصادی، همگی سبب زوال قدرت و انحطاط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آنان شده و رونق و اقتدار زمان سلیمان را از بین برده بود. در این دوره، شاهد ظهور پیامبران مصلحی هستیم که عمده آموزه های آنان صبغه ای اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی داشت. این پیامبران، در کنار پند مردم، به پیش گویی حوادث اسف بار آینده یهود به صورت عذاب خداوند پرداخته، بدین وسیله، آنان را از عواقب شوم کردارهایشان بیم می دادند. این پیامبران، در عین حال، پس از توبیخ مردم و ابلاغ انذار و عذاب زودرس الهی، آنان را به آینده ای روشن در عصر ظهورِ نجات دهنده ای بزرگ، مژده می دادند. اشعیای نبی سر سلسله این پیامبران به شمار می رود که احتمالا ارمیای نبی نیز با توجّه به فاصله کم تاریخی میان آن دو از او متأثّر بوده است.
ارمیا هم زمان با پادشاهی یوشیا به نبوّت می رسد. (۶۲۸ ق. م.). یوشیا با دست یافتن به نسخه ای مفقود از شریعت موسی، تصمیم می گیرد در یهودیه به اصلاحات گسترده مذهبی و فرهنگی و اجتماعی دست زند. فعّالیت چشمگیری از ارمیا در این دوره گزارش نشده، جز آن که برخی احتمال داده اند او نیز در جریان اصلاحات با پادشاه همکاری داشته است. برخی نیز ارمیا را فرزند همان حلقیای کاهن دانسته اند که اسفار تورات را یافته و در اختیار یوشیا قرار داده است. گفت و گوها و مناجات های ارمیا با خداوند در آغاز دوره رسالتش به این دوره مربوط می شود که در بخش های نخست سِفْر او گرد آمده است. جانشینان یوشیا با اعتماد به قدرت مصر در برابر خطر بُختُ نُصَّر به سوی امپراتوری غربی گراییده و به شیوه کفرآمیز و ستم گرانه شاهان پیش از یوشیا بازگشتند. فعّالیت عمده ارمیا در دوره این پادشاهان تا تخریب اورشلیم به دست بُختُ نُصَّر است. او که اخلاق مردم را فاسد و زمامداران را ستمگر و بی سیاست و ملّت را در انحطاط مذهبی و ملّی و ضعف سیاسی می دید، در هر مکان، از خانه خدا تا کوچه و بازار و به هر وسیله و بیان ممکن به اندرز مردم پرداخته، از هجوم بُختُ نُصَّر و تخریب اورشلیم خبر می داد تا آن که تصوّر مزدوری بابل و خیانت به میهن درباره او پدید آمده و از سوی کاهنان، امیران و پیامبران دروغین، مورد آزار فراوان قرار گرفت و تا مرز کشته شدن پیش رفت. او پادشاه و بزرگان یهود و عموم مردم را به دلیل نقض حکام روز شنبه و پرستش رب النّوع خورشید و گناهان دیگر توبیخ می کرد.
پیامبران دروغین از روی فریب در برابر انذارهای او، مردم را به امیدهای نابجا مژده داده، نعمت و آسایش را برای یهودیان در آینده نزدیک پیش بینی می کردند. ازاین روی ارمیا، به پیامبر شرّ لقب یافته بود و مردم از او بیزاری جسته، نفرینش می کردند. گریه و اندوه فراوان او بر قومش از وی پیامبری گریان و اندوهناک به نمایش گذاشته است: «کاش که سر من آب بود و چشمانم چشمه اشک، تا روز و شب بر کشتگان دختر قوم خود می گریستم». در این میان، حمله نخست بُختُ نُصَّر و اسارت بزرگان یهود به همراه پادشاهان یهویاقیم نیز در اصلاح مردم، حاکمان و کاهنان بی تأثیر بود تا آن که مدّتی بعد در اثر استقلال خواهی صدقیا، پادشاه دست نشانده بابل و بی توجّهی او به اندرزهای ارمیا، بُختُ نُصَّر بار دیگر به اورشلیم حمله برده، شهر را به آتش کشید، و هیکل سلیمان را تخریب کرد و انبوهی از یهودیان را به اسیری به بابل برد. ارمیا به فرمان او از زندان کاخ صدقیا نجات یافت و با او به نیکی رفتار شد. اندکی بعد، مردم باقی مانده در اورشلیم با کشتن جدلیا، شاه دست نشانده بُختُ نُصَّر بار دیگر بر بابل شوریده، به رغم مخالفت ارمیا او را به اجبار با خود به مصر بردند. سرنوشت او از این دوره به بعد در هاله ای از ابهام است. برخی او را در مصر مدفون می دانند و برخی دیگر از مرگ او در بابل خبر می دهند. پاره ای گزارش ها نیز از سنگسار شدن وی به دست یهودیان مهاجر به مصر حکایت دارد. برخی از مسیحیان نیز به استناد عبارتی از رساله عبرانیان در عهد جدید، به شهادت آن پیامبر اعتقاد دارند. در مقابل، عدّه ای دیگر او را هم چنان زنده پنداشته، بازگشت او را به این جهان از بهشت برین باور دارند.

پیام نبوی ارمیا
رسالت ارمیا، پیام انتقام خدا از ملّتی گنه کار است. سخن خداوند در دوره غضب او بر بنی اسرائیل بر وی نازل می شود تا چونان آتشی بر آنان شعله افکند. این رسالت سنگین و آن مردم نافرمان از هر سو بر او فشار می آورد. بدین سبب سفر او از مناجات های سوزناک و پرتلاطم با خداوند سرشار است. او مردی تنها میان مردمی نادان بود که او را به درستی در نیافته بودند و به وی افترا می بستند و ستم می کردند و او جز خدا پناه دیگری نداشت. ازاین روی در کتاب وی به احساس شدید مسؤولیت در برابر خداوند و گوهر پیوند انسان با خدا بر می خوریم. پیام او، پیام معنویت و عرفان است. عهد خدا را به مردم یاد آور می شود و بلای قریب الوقوع را از روی عصیان و طغیان ملّت می شمرد، نه آن که حادثه ای تصادفی باشد. او از نگاه سطحی و ظاهری به دین و آیین و بسنده کردن به اصلاحات ظاهری پرهیز داده، به امتداد اصلاح و بازسازی دینی تا اعماق درون دعوت می کند
ملّت خدا هر ملّتی است که حریم او را پاس دارند. آن چه او می خواهد، اورشلیم مستقل و مقتدر نیست، بلکه مردمی امین و خداخواه است. پس هر انسانی از هر نژاد و خون و رنگ و جنسیتی با خدای خود رابطه ای ویژه دارد. این نوع نگاه، زمینه ساز پیدایش عهد جدید است که دل های آدمیان در آن، واسطه میان خدا و انسان قرار می گیرد. ازاین رو مسیحیان او را مژده رسان ظهور عهد جدید به دست عیسی می دانند. پیامبران پس از ارمیا، مانند حزقیال واشعیای دوم و به ویژه زکریا نیز رویکرد نبوی او را دنبال کرده اند تا آن جا که برخی مسیحیان، روح ارمیا را در زکریا جاری شمرده اند.

ارمیا در عهد عتیق
...

مترادف ها

jeremiah (اسم)
ارمیای نبی

پیشنهاد کاربران

Jeremia : حرف J در زبان آلمانی یوت تلفظ می شود و در کلمات نقش حرف ی را بازی میکند. در زبان انگلیسی جَی تلفظ می شود و در کلمات نقش حرف ج را بازی می کند. لذا فارسی زبانان که متن های آلمانی و انگلیسی در پیرامون این نام را ترجمه کرده اند، دو لفظ را ارائه داده اند؛ یکی یِریمیا و دیگری جِریمیا.
...
[مشاهده متن کامل]

حقیقت این است که این نام از دو واژه فارسی بصورت زیر ساخته شده است : Je با تلفظ جی و remia با تلفظ رمیه. جی همان جا می باشد که به معنای محل یا مکان است. امروز از کرد های ایران سوال کنید که جی به زبان کردی به چه معناست؟ در پاسخ خواهند گفت که جی همان جا به زبان فارسی است. رمیه ریشه در مصدر رمیدن دارد که به معنای پریدن یک پرنده و یا کوچ کردن یک ایل از یک محل و منطقه به محل و منطقه ای دیگر. لذا نام جریمیا به معنای کوچ کرده می باشد. ترجمه و تبدیل این نام توسط حکیمان و مترجمین عرب زبان به شکل ارمیای نبی و اقتباس و تقلید طوطی وار آن توسط مترجمین فارسی زبان، برای فارسی زبانان گمراه کننده بوده ؛ هست و خواهد بود. نام پیامبر دیگر قوم یهود که بعد از جریمیا زندگی میکرده و پیش بینی هائی دقیق در مورد ظهور ایسا مسیح در اثر او یافت میشود، Jesaja است که تلفظ آن به زبان آلمانی یِزایا و به زبان انگلیسی جِزاجا می باشند. این نام هم از دو واژه فارسی به شکل زیر ساخته شده است : جی زا جا . جی و جا هم معنی می باشند و همانطور که در بالا اشاره شد به معنای محل یا مکان می باشد. واژه میانی " زا " ریشه در مصدر زائیدن دارد. لذا این نام به معنای زیر می باشد : مکان زاینده مکان. که یک جهان بینی بوده است و والدین او این جهان بینی را در قالب سه واژه فارسی خلاصه نموده و بصورت نام بر فرزند خویش نهاده اند. این جهان بینی عبارت بوده است از تقسیم مکان بیکران به مکان های متناهی و بیشمار. به عبارتی دیگر، یعنی زایش مکان های محدود در بطن مکان بی کران. این جهان بینی از دیدگاه عصر جدید همان تقسیم هستی و مکان بیکران می باشد به هستی ها و مکان های محدود و مساوی و بیشمار که در بی نهایت دور دست های مکانی و زمانی هرگز به پایان نمی رسد. لذا آنرا " کثرت پایان ناپذیر ماورائی " هم می توان نامید.
ترجمه و تبدیل این نام فارسی توسط حکیمان و مترجمین عرب زبان به شکل حزقیال نبی و اقتباس طوطی وار آن توسط نویسندگان ایرانی ، برای فارسی زبان بسیار گمراه کننده بوده و هست و خواهد بود.
این دو نام به زبان فارسی امروز بصورت زیر هم می توانند نوشته و تلفظ شوند :
جزایا به معنای پاداش ها و عذاب ها و جریمیه به معنای تاوان و پرداخت هزینه جُرم ها یا گناهان.

بپرس