پیشنهادهای علی باقری (٢٨,١٢١)
واژه هان یا هین گویش دیگر سان san به معنای دارا - مالک ( بودن ) lord از ریشه هندواروپایی senh به معنای gain یافتن، تسخیر، کسب است که امروزه آنرا خان ...
نماز : دکتر کزازی واژه نماز را با واژه ی نرم و خم از یک ریشه می داند و می نویسد : ( ( " نرم "در اوستایی نمره namra بوده است . به معنی آنچه می تواند خ ...
واژه ی تاریخ یک واژه ی آریایی است که از دو بخش به معنی تار که با واژه time انگلیسی به معنی زمان هم ریشه است . و بخش دوم ( ایک - ایخ - ایگ ) که پسوند ...
خاتون :دکتر کزازی در خصوص خاتون می نویسد :"مِهسَتی : بانوی نژاده ی بلند پایه . این واژه را ترکی دانسته اند ؛ اما گمان به ایرانی بودن آن نیز برده شده ...
ایران: از ایران سوی زاولستان کشید اَبا پیلتن، سـوی دستان کشید دکتر کزازی در مورد واژه ی ایران می نویسد: > و در جای دیگر می نویسد: ( ( نام سپند ایرا ...
خلیج معرب کنیک یا کنیج فارسی به معنای گودال یا زمین کنده شده به شکل خمیده پسوند ( ایج ) درکلماتی مانند بسیج ( بستن ، منسجم کردن ) ، آخشیج اوستائی ( آ ...
خرد : در پهلوی حِرَت xrat و در اوستایی خراتو xratu بوده است . ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 169 )
داغ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " داغ" می نویسد : ( ( داغ ، به گمان ، از همان ستاکی بر آمده است که دخ در " دخمه " ، در پهلوی دخمگ daxmag در این زبان ، ...
شفا: " شَفا " در فرهنگ لغت عربی یعنی " جان کندن " و به واپسین لحظات آدمی گفته می شود . آن " شِفاء " است که به معنی بهبودی و تندرستی است . پس" شِفاء " ...
سمند: امروز ه نام نوعی خودرو و اتومبیلی سواری در ایران
یار: دکتر کزازی در مورد واژه ی "یار " می نویسد : ( ( یار در پهلوی در ریخت ایار āyar بکار می رفته است . به گمان ، ریختی از این واژه در تازی عیّار شده ...
قاچاق یا قاچاقی از مصدر قاچماق به معنی دویدن و فرار کردن گرفته شده و در اصلاح ترکی "به معنی عبور دان چیزی از جایی به شکل مخفی و با عجله و سریع به علت ...
قابلمه یا قابلما یک واژه ترکی است که از مصدر قابلاماخ گرفته شده است. به معنی پرکردن یک ظرف. قابلمه یعنی ظرفی که می شود آن را پر کرد. قابْ قاشیق در تر ...
خاور: دکتر کزازی در مورد واژه ی " خاور" می نویسد : ( ( خاور در معنی فروشدْ جایِ خورشید و مغرب به کار برده شده است و کاربردی کهن و ویژگی سبکی در شاهنا ...
بازی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " بازی" می نویسد : ( ( بازی در پهلوی در ریخت واچیگ wāčīg و وازیگwāzīg بکار می رفته است. ) ) ( ( نخستین فطرت پسین شم ...
بزرگ: در پهلوی وزرگ wuzurg بوده است. ( ( یکی پهلوان بود دهقان نژاد؛ دلیر و بزرگ و خردمند و راد ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزا ...
زمان : دکتر کزازی در مورد واژه ی زمان می نویسد : ( ( زمان در پهلوی زمان zamān و دمان damān بوده است. اگر ستاک واژه ی زم را همان بدانیم که در واژه ی ز ...
درود: دکتر کزازی در مورد واژه ی " درود" می نویسد : ( ( دروددر پهلوی دروت drōt بوده است به معنی تندرستی و بی گزندی. در پارسی چونان واژه ی خوش آمد به ه ...
مغز: در پهلوی مزگ mazg بوده است. واژه با جابجای آوایی ، در پارسی ، کاربرد یافته . ریختی کهنتر از آن ، نزدیک به ریخت پهلوی مَزْغ است . ( ( مرا اختر ...
در زبان هندی به کریستال" خاندا "گفته می شود که ریشه "قند" در فارسی و "Candy"در انگلیسی است.
آرزو: در پهلوی اَرزوگ ārzōg بوده است . ( ( بدو گفت بنگر که تا آرزوی چه خواهی ؛ بخواه از من ای نیکخوی ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الد ...
روزمرِگی : روزمرِگی به معنای تکرار کارهای روزمره به صورت یکنواخت و کسل کننده بدون هیچگونه تغییر و پیشرفتی است. اگر حس کنیم، همه چیز سر جای خودش است ...
چراغ: دکتر کزازی در مورد واژه ی چراغ می نویسد : ( ( چراغ و با همین ریخت در زبان پهلوی به کار می رفته است ریخت تازیکانه ی آن " سِراج " است . ) ) ( ( ...
ترول ( Troll ) :[ اصطلاح توییتر] به کسانی که در فضای مجازی مطالب بی ربط، ناراحت کننده، تحریک آمیز، فتنه انگیز و… را با هدف تحریک و واکنش نشان دادن مخ ...
دلمه تغییر یافته ی دولمه یک واژه ترکی از مصدر دولماق به معنی پرشدن . دولمه یعنی پر شده . نوعی غذا که داخل برگ مو پیچیده شده یا غذایی که داخل فلفل دول ...
رفراندوم Referendum : [ اصطلاحات مجلسی ] نگاه کنید به همه پرسی
در زبان آذری به گاو در حالت کلی " اینک " inek یا "قارا مال "گفته می شود . ولی همان طور که عرب ها به شتر اسامی مختلفی داده اند در زبان ترکی گاو هم به ...
کاریزماتیک در واقع شخصیت و جذابیت یک فرد است که می تواند در مردم نفوذ کند و آنان را به شور و فداکاری وادار سازد. به شخصی که چنین ویژگی هایی دارد افر ...
واژه ی کتاب در زبان پهلوی "نامک " که بعدا پسوند ( ک ) به ه تبدیل شد مثل ستارک تبدیل شد به ستاره نامک مأخوذ از "نام "، کردی "نامه " ( = مراسله ) ( از ...
کپشن ( caption ) : [ اصطلاح اینستا گرام ]کپشن به صورت کلی به نوشته ای می گویند که زیر یک عکس در کتاب، روزنامه یا برنامۀ تلویزیونی آورده می شود. در ای ...
واژه فدا ( فد=نثار ) در اوستایی کهن به شکل vīdبه معنای قربانی کردن نثار دهش به رایگان وقف ثبت شده است. عرب از واژه ایرانی فد ریشه فرضی فِداء را ستاند ...
ترن آن ( turn on ) :[ اصطلاح توییتر] این عبارت انگلیسی برای چیزی به کاربرده می شود که می تواند حس جنسی شما را تحریک کند.
دفتر:کتاب دکتر کزازی در مورد واژه ی " دفتر" می نویسد : ( ( دفتر در پهلوی در ریخت دپتر daptar در معنی کتاب بکار می رفته است. می انگارم که ستاک واژه : ...
اخوه:[اصطلاح حقوق] در باب ارث شامل برادران و خواهران هر دو می باشد.
دارو یعنی منسوب به درخت . دار در زبان فارسی به درخت گفته می شود و حرف واو هم پسوند نسبت است مثل پارو ، جارو . چون دارو را در قدیم از برگ درختان می سا ...
هوا: دکتر کزازی در مورد واژه ی " هوا" می نویسد : ( ( هوا در پهلوی در ریخت وای wāy و اندر وای andarwāy بکار می رفته است. "وای" برآمده از وایوی اوستایی ...
یغما در زبان ترکی از مصدر "یئغماق یا یئقماخ " به معنی جمع کردن و به خود اختصاص دادن ، برگرفته شده . یغما یعنی غارت کردن اموال دیگران و اختصاص دادن آن ...
آتش: دکتر سرامی در مورد واژه ی آتش می نویسد: ( ( داستان پیدایش آتش، کوتاه ترین داستان شاهنامه است که فردوسی احتمالا به عنوان واقعیتی که اتفاق افتاده ...
1 - شکر ریشه واژهٔ شکر در فارسی از sharkara ( ساکارا ) گرفته شده است. که در زبان سانسکریت به گیاه نیشکر اطلاق می شده است . سپس به صورت سکر از فارسی ب ...
پارسا: پرهیزگار، پروا پیشه، دینْوَرز دکتر کزازی در مورد این واژه می نویسد: > وی در ادامه می نویسد: > خُنُک آنکه از مادر پارسا بزاید؛ شود بر جهان پاد ...
دکتر کزازی در مورد واژه ی یزدان می نویسد : ( ( یزدان که در پارسی نامی است آفریدگار را ، از ریشه ایزد بر آمده است . "یزدان " ریخت پارسی یزتان yazatān ...
داماد : شاه داماد در پهلوی دامات dāmāt بوده است. همی آن بدین ، این بدان گفت : 《ماه نیارد بدین شاه کردن نگاه》 معنی بیت:دختران به همدیگر گفتند: حتی ما ...
واژه ی جهل از جهله ( جهلت ) گرفته شده است . جهله به بیابانی گفته می شود که انسان در آن جهات ( چهار جهت اصلی ) را گم کند و به ظن خود در جهت اشتباه حرک ...
گُل: دکتر کزازی در مورد واژه ی "گل " می نویسد : ( ( گل با همین ریخت در پهلوی به کار می رفته است. ریختی کهن تر از آن ورته warta می بایست می بوده است ک ...
زولبیا: نوعی از شیرینی های عصر قدیم ایران " زلوبیا" است که مردم فارسی آن را زِلیبی تلفظ می کنند و این شیرینی به گونه ی نوعی از صلیب کامل است که چهار ...
لایو ( live ) : [ اصطلاح اینستا گرام ]live به معنای پخش زنده است. در اینستاگرام نیز لایو ( live ) در همین معنی به کار می رود. شما به صورت زنده و بدون ...
عکس : ریشه ی واژه ی عکس به اخش بر می گردد . اخش را لغت اوستایی پتخش pitaxš می بینیم . لغت پتخش از دو بخش: پیتا=شاه / اخش=چشم تشکیل شده که امروزه آنرا ...
ژیان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ژیان" می نویسد : ( ( ژیان در پارسی در معنی خشمگین و درنده به کار می رود؛ ریخت کهن و ریشه ی این واژه دانسته نیست. می ...
مهر : خورشید دکتر کزازی در مورد واژه ی مهر می نویسد : ( ( مهر نامی است دیگر خورشید را . این واژه که در پهلوی متر و مثر mithr بوده است و در اوستایی م ...
زیبا: دکتر کزازی در مورد واژه ی "زیبا " می نویسد : ( ( زیبا از زیب و " ا" ( =پساوند ) ساخته شده است و در معنی زیبنده و شایسته به کار رفته است . ستاک ...